کمیته رصد و تحلیل شانا- ویژگیهای رهبری و مدیریتی امام خمینی(ره) و همچنین اخلاق فردی و خصوصیات ایشان در درجات بسیار عالی قرار داشت و از ایشان یک انسان نمونه و کامل ساخته بود که بیان هر کدام از این خصوصیات اخلاقی و مدیریتی نیاز به بحثی مستقل دارد.
در حیات سیاسی امام خمینی(ره)، سه نوع مدیریت ویژه قابل تبیین است که بنا به شرایط و مقتضیات از سوی ایشان اعمال میشد:
۱- مدیریت مبارزه
اولین سند مکتوبی که ازامام راحل(ره) دردست است، مربوط به یادداشتی است که ایشان در سن ۲۳ سالگی دردفتر مرحوم وزیری یزدی نگاشتهاند. این نوشته که در سال ۱۳۶۳ هجری قمری مطابق با ۱۳۲۳ هجری شمسی نخستین بیانیه سیاسی امام خمینی محسوب می شود، نشان دهنده روح بزرگ و اهداف عالیه حضرت امام و بیانگر آن است که چگونه اینرادمرد تاریخ در آن خفقان ستم شاهی با کمال جرات و شهامت همگان را به قیام و وحدت فرا میخواندند.
در آن یادداشت، حضرت امام از لزوم قیام فردی و اجتماعی درمقابل دسیسههای دشمنان اسلام سخن گفتهاند و تأکید کردهاند که معادلات قدرت حاکم بر جهان را میتوان با بیداری و قیام یکپارچه مسلمانان و مستضعفان عالم برهم زد.
این نوع مدیریت معطوف به انقلابی گری است که حول سه محور ایمان، اتحاد و ایدئولوژی، با رهبری و مدیریت امام در یک پروسه زمانی است که از آغاز حیات سیاسی وی شروع شد.
مدیریت بر نفس، اولین مرحلهای بود که امام آنرا بهعنوان اولین اصل مدیریت انتخاب کرده بودند. در مرحله دوم امام، هدایت نیروهای انقلابی را عهده دار شدند. (از ۱۵ خرداد ۴۲ تا ۱۳ آبان ۴۳) وقتی رژیم پهلوی پی بهوجود رهبری اثربخش وبیبدیل امام برد تصمیم به تبعید ایشان گرفت با این وجود امام مدیریت و هدایت مردم مبارز را از طرق مختلف ادامه دادند که مهمترین آن، تبیین ایدئولوژی حکومت اسلامی و ولایت فقیه در قالب درسهای حکومت اسلامی بهعنوان الگوی جانشین بعد از فروپاشی رژیم طاغوت بود که انجام دادند. (از ۱۳ آبان ۴۳ تا اول آبان ۵۶) با اعلام فضای باز سیاسی جهانی و تحولات اجتماعی در ایران که منجر به تشدید مبارزات انقلابیون گردید که امام مبارزات را رهبری میکردند. (تا سال ۵۷)
۲- مدیریت بحران
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷، دشمنان داخلی و خارجی از یک سو در جهت خاموش کردن و کاستن شتاب انقلاب، با بهرهگیری از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری، با ایجاد ناامنی، آشوب، کودتا، تفرقه افکنی در صف انقلابیون اعم از حاکمان، مردم و گروههای مبارز، تحریم اقتصادی، حمله نظامی، عملیات روانی و... بحران آفرینی تلاش می کردند و از سویی دیگر، اختلاف سلایق و گرایشات جریانهای انقلابی منجر بروز شرایط دفعی برای تصمیمگیری گردید و بحرانهای تهدیدآمیزی را در پی داشت، اما امام در این دوران سخت تاسیس ساختارهای انقلاب، با هوشمندی و اعتماد به نفس و با استعانت از قدرتبیمنتهای الهی و با پشتیبانی مردم متدین، موفق به اداره این بحرانها گردیدند و نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی و انقلاب نوپای آن را از آن گردنه سخت عبور دادند و بحران های آن روزهای سخت و طاقت فرسا را پشت سر گذاشتند.
۳- مدیریت راهبردی مبارزه
اصل مدیریت «مبارزه» به دوران قبل از انقلاب باز میگردد ولی دوگونه دیگراز این مدیریت، به دوران حکومت داری امام بعد از انقلاب اسلامی برمی گردد. با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، امام با دو نوع مدیریت «بحران» و مدیریت «راهبردی» به حل و فصل مشکلات و چالشها و اداره جامعه اسلامی پرداختند ایشان ریشه مشکلات جوامع را فقدان تهذیب و تزکیه میدانستند و تصریح کردند که اکثر مشکلات جامعه از آخوندهای نامهذب، دانشمندان سازنده سلاح مخرب و دانشمندانی است که توسط بیگانگان تطمیع میشوند. و تأکید میکردند که اگر علم درخدمت قدرت و امیال (شهرت، شهوت، طمع ورزی و...) قرارگیرد. سقوط وتباهی جامعه را به همراه خواهد داشت. اگر سیاست مداری بر طریق اخلاق نباشد. او چاقوکش ازکار درمی آید. (صحیفه ج ۱۸، ۱۷۵)
استراتژی امام خمینی (ره) در مواجهه با پدیده ها و بحرانها
تبلور تعهد در نگرش امام(ره) : تعهد امام به حوزههای سه گانه دین، جامعه و نفس، منجر به شکلگیری یک مثلث اساسی در نگرش امام میشود. ثمره تعهد به دین، تکلیف گرایی است و تعهد به جامعه، نظریه مصلحت را شکل میدهد و تعهد به نفس منجر به آرامش روحی و روانی امام میگردد.
تکلیفگرایی: حضرت امام(ره) با الهام از آموزههای قرآنی که هدف بعثت انبیاء را برقراری عدالت میدانند، سیاست را وسیلهای برای رسیدن به عدل بهحساب میآورد. وی استراتژی مدیریتی خویش را با الهام از تکلیف گرایی قرآن و سیدالشهداء(ع) اتخاذ کرده و توجیه قواعد عرفی «نادرستی مبارزه اقلیت در برابر اکثریت» را بهشدت رد میکردند. ازاین رو میتوان گفت؛ سیاست مداری از نظر امام یک شغل نبود بلکه یک وظیفه است.
آرامش روحی: حضرت امام(ره) با نیروی الهی اعتماد به نفسی که داشتند در موضعگیریهای خویش در برابر بحرانیترین حوادث و شرایط، خونسردی و آرامش خود را چنان حفظ میکردند که در پارهای مواقع اسباب شگفتی میشد.
وقتی خبر شهادت حاج آقا مصطفی(ره) (فرزند ارشد امام که خیلی محبوب امام بودند) به ایشان رسید، امام در پیامی به ملت ایران فرمودند: «اینطور قضایا مهم نیست. خیلی پیش میآید. برای همه مردم پیش میآید... یک الطاف خفیهای خدای تبارک و تعالی دارد که ماها علم به آن نداریم... م.» (صحیفه، ۱، ۲۵۵) یا وقتی صدام در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک کشورمان حمله کرد، در یک پیام رادیویی فرمودند: «دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده است. «
واقعگویی: ایشان بر واقع گویی به مردم تأکید داشتند و بارها به مسؤولین، وزرا و... لزوم گزارش دهی و گفتن واقعیات به مردم را جهت رفع ابهامات ضروری میدانستند.
مدارا با مردم: امام(ره) همیشه با مردم مدارا میکردند. اگر مرتکب اشتباهاتی میشدند آنان را تذکر میدادند و درصدد جذب بودند: برخورد با بنی صدر، جبهه ملی، نهضت آزادی و... موید این مدعاست. ایشان حتی به بنی صدر پس از عزل از مقام ریاست جمهوری گفتند: شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی کن، خداوند میپذیرد تو را، آبروی تو را اعاده میکند.
سادهزیستی و دوری از تشریفات: از لحاظ ساده زیستی و دوری از تشریفات، هم خود مرد عمل بودند و هم کارگزاران را بهشدت از اخلاق کاخ نشینی برحذر و زیستن همانند مردم عادی و متوسط را توصیه میکردند: «اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آنطوری که خداوند تبارک و تعالی میخواهد در جامعه ما محقق کند مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید.» (صحیفه، ج۱۷، ۳۷۵) . ایشان اخلاق کریمه برای مسؤولان را از جاهای دیگر بیشتر لازم میدانستند.
شایستهسالاری در مناصب حکومتی: امام به شایسته سالاری در مناصب حکومتی تأکید داشتند. در فرمان ۸ مادهای خطاب به ستاد پیگیری تخلفات قضایی در ۱۵ دیماه ۱۳۶۱و انحلال هیأتهای گزینش کشور اعلام کردند که هیأتهای جایگزین متشکل از افراد صالح، متعهد، عاقل، صاحب اخلاق کریمه، فاضل، متوجه به مسائل امور، بدور از تنگ نظری، تندخویی، مسامحه کاری، بدون ملاحظه روابط، به گزینش برای نیروهای مسلح، وزارتخانهها، ادارات، موسسات آموزشی و غیرآموزشی اقدام شود.
قاطعیت: قاطعیت حضرت امام(ره) چه در عرصه داخلی خطاب به مسؤولان و کارگزاران برای حل مشکلات و چه در مواجهه با ابرقدرتها ازجمله آمریکا و شوروی و یا برخورد با رژیم صهیونیستی، به دولتها و کشورهای تحت ستم ناشی از اعتماد به نفس امام و ضرورت انقلاب درونی انسانها و کشاندن آنها به عرصه مقابله با نظام سلطه واستعمارگران بود.
دوری از حب نفس: او به تمامی مسؤولان برای دوری از حب نفس، بهعنوان ریشه تمامی مشکلات توصیه میکردند. سخنان ایشان در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنیصدر (صحیفه، ج۱۲، ۲و۱۴۱) و حتی پیام پس از عزل وی (صحیفه، ج۱۴، ۴۸۲) نیز بر ضرورت دوری از هوای نفس تأکید شده است.
نظر شما