کمیته تحلیل و رصد شانا- رژیم صهیونیستی درماه های پایانی ۲۰۲۲ میلادی در شرایطی از بی ثباتی و بحران زنجیرهای قراردارد که این وضعیت در تاریخ تأسیس این رژیم منحصر بفرد است. مهمترین بحران کنونی این رژیم در شرایط کنونی، بحران سیاسی و امنیتی است. تغییر متوالی دولتها و بی ثباتی درنظام مدیریت سیاسی و خیزش فلسطینیان در ابعاد سیاسی و نظامی نشان دهنده بی ثباتی سیاسی و امنیتی است که درآینده نزدیک پایانی نیز برای آن متصور نیست. برگزاری چهار دوره انتخابات پارلمانی در ۴ سال گذشته و دست به دست شدن پست نخست وزیری موید روشن این بی ثباتی ساختاری در نظام سیاسی این رژیم است.
از زمان تأسیس این رژیم تاکنون، ۲۵ دوره انتخابات کنست برگزار شده است که در بیست و چهارمین دوره انتخابات پارلمانی نیز مانند انتخابات اخیر حزب لیکود و راستگرایان حائز اکثریت کرسیها شده بودند، اما بنیامین نتانیاهو در تشکیل کابینه ناکام ماند. در ادامه، کابینه ائتلافی «نفتالی بنت» و «یائیر لاپید» متشکل از احزابی مختلف و غیرمنسجم تشکیل شدکه تنها یک سال دوام آورد و در انتخابات جدید مجدداً «نتانیاهو» و متحدان مذهبیاش به قدرت رسیدند. این موضوع نتیجه نهادینه شدن بحران سیاسی و ضعف در ساختار سیاسی این رژیم است. نتایج انتخابات اخیر رژیم صهیونیستی نیز نشان میدهد که این روند برای دولت کنونی و آتی این رژیم ادامه خواهد داشت.
زمینهها و دلایل نهادینه شدن بحران
ظهور بحران و بی ثباتی سیاسی و امنیتی در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی ریشه در انباشت مطالبات سیاسی و اقتصادی بویژه در ارتباط با فلسطین و ساکنان اصلی اراضی اشغالی از یکسو و همچنین در ضعف مفرط سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی این رژیم در پیش بینی، پیشگیری و مقابله با جریانها و جنبشهای جوانان فلسطینی میتوان جستجو کرد.
مهمترین دلایل غلبه وضعیت بی ثباتی در حکمرانی رژیم صهیونیستی به اختصار عبارتند از:
۱-مشکل ساختار قانونی در رژیم صهیونیستی سبب گردیده تا هیچ حزب و ائتلافی نتواند اکثریت آراء را در کنست به دست آورد و این معضل ناشی از نبود انتخاب مستقیم نخست وزیر از سوی شهرک نشینان وازسوی دیگر تکثر احزاب در رژیم صهیونیستی است. مشکل سوم به ضعف قانونی رژیم صهیونیستی برمی گردد که یک نامزد با کسب ۲۵% آراء میتواند نخست وزیر شود.
۲-چرخش رأی یهودیان به سمت جریانهای افراطی و نژادپرست: احزاب با تفکرچپگرایانه تا یک دهه در رژیم قدرت را در دست داشتند اما از این دهه به بعد احزاب «راست گرای ملی گرا» موفق شدند، قدرت را بدست بگیرند. چرخش افکارعمومی یهودیان در اراضی اشغالی به سمت جریانهای راست گرا ریشه در افزایش احساس ناامنی درمیان ساکنان سرزمینهای اشغالی از آینده سیاسی دارد. این اضطراب باعث جذابیت شعارهای ملی گرایانه و گرایش یهودیان به جریانهای راست ملی گرا شده است. بعد از تشدید چالش امنیتی و ناتوانی سازمانهای اطلاعاتی و امنیت رژیم سطح اضطراب عمومی به شدت بالا رفته است و جامعه برای نجات از وضعیت ناامنی ذهنی و فیزیکی به جریانهای افراطی با گرایش نژادپرستانه و مذهبی رادیکال متوسل شدهاند.
۳-شکل گیری دولت ائتلافی شکننده، تغییرمتوالی دولتها درفضای تنش بالا: تداوم و تعمیق اختلافات بین جریان نتانیاهو با قوه قصائیه و با جریانهای سیاسی ملی گرا از یکسو و اختلافات جریانهای ملی گرا با جریانهای مذهبی افراطی از سوی دیگر باعث شده است، اختلافات به داخل جامعه تسری پیدا کند و جامعه را دچارچند پارگی نماید و بی ثباتی حالت دومینووار به بقیه بخشهای رژیم سرایت کند. در وضعیت فعلی نیزعلاوه بر پرونده فساد مالی نتانیاهو و جریان منتسب به او، اختلاف جریان مذهبی متحد او برسرتصدی پستهای اطلاعاتی و امنیتی ازجمله وزارت جنگ و امنیت داخلی به پایداری تنش و بی ثباتی در رژیم کمک کرده است و درآینده نیز حوزه تصمیم گیری و سیاستگذاری آن را تحت تاثیرقرار خواهد داد.
نتانیاهو به دو دلیل تمایلی به کناره گیری از سیاست و قدرت ندارد:
دولت جدید که قرار است با محوریت نتانیاهو به عنوان چهرهای که به دلیل پروندههای متعدد اقتصادی درنوبت محاکمه قرارداد. تنها راه فرار از محاکمه نهایی را درحفظ پست نخست وزیری میداند.
ب) نتانیاهو به دلیل برخورداری از شخصیتی پوپولیسیتی، خواهان ماندن در قدرت به هرقیمتی است. این مساله درکنار تفکر متحدان مذهبی او که به شدت دارای گرایش مذهبی هستند و تلاش دارند تفکر رادیکال مذهبی را درمیان جامعه پیاده سازی کنند، از چالشهایی است که درآینده به تشدید تنشهای سیاسی، بی ثبات ساختار و شکنندگی دولت ائتلافی کمک خواهد کرد؛
ترکیب دولت ائتلاف جدید
۱-دولت جدید صهیونیستی ترکیبی از سه جریان افراطی ناسیونالیسم، سکولار افراطی و دو جریان مذهبی رادیکال است که باتوجه به وزن سیاسی آنها به ترتیب عبارتند از:
۲-جریان سکولار حامی راستگرایان افراطی بامحوریت حزب لیکود به رهبری نتانیاهو خالق پروژه عادی سازی روابط با اعراب و حامی برخورد سخت با جریان مقاومت و فلسطینیان؛
۳-جریان مذهبی یهودیان مذهبی افراطی ارتدوکس به رهبری ایتاماربن گویر که از مخالفان جدی صلح با اعراب و سازش با فلسطینیان است و خواهان اخراج اعراب و فسطینیان از اراضی اشغالی و کنست هستند و کلیه توافقنامههای رژیم با اعراب و فلسطینیان را باطل میداند؛
۴-جریان صهیونیسم مذهبی به رهبری اسموطریچ از چهرههای رادیکال مخالف صلح با اعراب و سازش با فلسطینیان و اخراج اعراب و فلسطینیان از اراضی اشغالی و توسعه شهرک سازی در مناطق فلسطینیان؛
شرایط شکل گیری دولت ائتلافی
شکل گیری و قوت گرفتن گروه مقاومت " عرین الاسود "(بیشه شیران) در کرانه باختری که با اقبال افکارعمومی فلسطینیان بویژه درمیان جوانان فلسطینی روبرو شده است. پدیده «بیشه شیران» پیام دیگری به اسرائیل است که بر عدم توانایی حفظ سرزمینهای فلسطینی برای همیشه و همچنین تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین پس از عباس، تأکید دارد. چندین سناریو از وضعیت فعلی، محتمل است؛
این پدیده خلاقانه و خودجوش که افکار عمومی فلسطین را به سمت رفتارهای عملگرایانه سوق داده است، باعث تغییر شکل هدایت و فرماندهی (مقاومت) و قوانین موجود بازی درشطرنج فلسطین شده است؛
تقویت و تحکیم شاخههای نظامی جریانهای مقاومتی در منطقه کرانه باختری شروع جنگ فرسایش علیه ارتش اسرائیل و تبدیل شدن کرانه باختری به دومین منطقه قدرتمند نظامی خارج ازسیطره ارتش اسرائیل و حتی تشکیلات خودگردان؛
فشار بینالمللی بر اسرائیل برای اجازه به فلسطینیان جهت برگزاری انتخابات شورای قانونگذاری و ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین متناسب با اوضاع و احوال جدید. برگزاری هرگونه انتخابات در منطقه تحت کنترل تشکیلات خودگردان یعنی تغییر کامل صحنه سیاسی و نظامی به نفع مقاومت. این درحالی است که رژیم صهیونیستی نیز دیگر قادر به حفظ و صیانت از مهرهها و چهرههای سازشکار در منطقه خودگردان نخواهد بود؛
پیامدها و چالشهای پیروزی جریانهای افراطی
واقعیت این است که با پیروزی جریانهایی با مبانی فکر و رفتاری افراطی در اراضی اشغالی، منطقه بیش از هر زمان دیگری به سمت بی ثباتی و تنش حرکت خواهد کرد و در داخل اراضی اشغالی نیز شاهد تنشهای سیاسی و امنیتی بیشتری خواهیم بود.
پیروزی جریان افراطی حامل پیامدهای چند محور خواهد بود:
الف: پیامدهای و چالشهای داخلی
۱. شدت گرفتن نژادپرستی و منازعه در سرزمینهای اشغالی. وجود گرایشهای شدید نژادپرستانه راستگرایان افراطی موجب خواهد شد که روند تنشها و بی ثباتیها در اراضی اشغالی سیرتصاعدی پیداکند. تاکید باورمندانه این جریان بر اخراج اعراب از سرزمینهای اشغالی، اخراج نمایندگان عرب از «کنست» و اعتقاد آنها براینکه تنها راهکار حل مساله فلسطین از کانال سرکوب و برخورد نظامی و امنیتی میگذرد، یک پیام روشن دراذهان متبادر میکند و آن اینکه حضورآنها دردولت آینده به منزله شدت گرفتن نژادپرستی در سرزمینهای اشغالی وتشدید وضعیت بی ثباتی است. طرح نام «ایتامار بن گویر»، رهبر حزب «قدرت یهود» به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت امنیت داخلی، موید این نکته است که سیاستهای تلآویو در قبال شهروندان عرب و اعراب ساکن سرزمینهای ۱۹۴۸ سمتوسوی سخت گیرانهتری پیدا خواهد کرد. خروجی آغاز چنین وضعیتی، شروع انتفاضه سوم درابعاد سیاسی و نظامی خواهد بود؛
۲. حاکمیت احزاب رادیکال راستگرای افراطی و مذهبیون افراطی باعث تقویت گرایشهای افراطی درجامعه موزائیکی صهیونیسم و احزاب راست افراطی مذهبی خواهد شد. با توجه به تمایلات امنیتی و نظامی این جریان و مخالفت ایدئولوژیک آنها با راهبرد صلح با اعراب و سازش با فلسطینان، درآینده شاهد تشدید بحران یهودی- عربی با جهان عرب خواهیم بود و این به معنای، ظهور نارضایتی درمیان رهبران سازش کار عرب و تضعیف پروژه عادی سازی خواهد بود؛
۴. شکلگیری کابینهای ضعیف؛ چهرهها و عناصری با نتانیاهو در مجلس جدید متحد هستند که برخی از آنها اساساً تجربه سیاستورزی ندارند، اما خواهان گرفتن مناصب کلیدی هستند. «اسموطریچ و ایتامار بن گویر[۱]» که از رهبران راست افراطی در سرزمینهای اشغالی هستند، سوابقی همچون شرارت، تندروی و عقاید عجیب و غریب دارند که پیش از انتخابات خواستار انتخاب به عنوان گزینه وزارت جنگ کابینه نتانیاهو شده بودند.
۵. افزایش شهرک سازی ها و تسلط بر منطقه «ج» با هدف نهایی سازی طرح الحاق کرانه باختری: با ورود «اسموتریچ و ایتاماربن گویر «از رهبران احزاب «صهیونیسم مذهبی» و «قدرت یهودی»، سناریو گسترش اشغال سرزمینهای تحت کنترل دولت خودگردان در کرانه باختری تقویت خواهد شد.
ب: پیامدهای منطقهای و بین المللی
۱. تنش دولت جدید با متحدان غربی بویژه دولت جو بایدن، با توجه به اینکه رئیس جمهورآمریکا، نتانیاهو و بن سلمان ولیعهد عربستان را به دلیل حمایت ازترامپ سرزنش میکرد و تمایلی به بقای نتانیاهو در قدرت نداشت حالا با بازگشت مجدد نتانیاهو به قدرت، همین موضوع میتواند به افزایش شکاف میان تلآویو و دولت دموکرات آمریکا منجرشود از سوی دیگر رئیس جمهور فعلی امریکا در ارتباط با اقدامات تندروانه لیکود و احزاب مذهبی افراطی که اعتقاد به راهبرد دو دولت دریک سرزمین ندارند و بویژه با تفکر ضد سازش جریان مذهبی به شدت مخالف است؛
۲. با توجه به تفکرضد اعرابی، راستگرایان افراطی نظیر «اصموطریچ و «بن غفیر» [۲] وتاکید آنها بر اخراج اعراب از سرزمینهای اشغالی؛ رویکرد افراطی دولت ائتلافی جدید در اراضی اشغالی باعث تقویت مقاومت فلسطین دربخش های مختلف نوارغزه، کرانه باختری و حتی در مناطق ۱۹۴۸ خواهد شد. جریان افراطی براین باور است که کابینه بنت- لاپید با فلسطینیها مماشات کرده و تسلیم مقاومت لبنان و فلسطین شده است. این نگرش سبب خواهد شد خشونت علیه فلسطینیها در کابینه آینده رژیم صهیونیستی افزایش یابد. با توجه به شکلگیری گروه مقاومت «بیشه شیران» و اقدامهای مقاومت که در ماههای اخیر در کرانه باختری و حتی در داخل سرزمینهای اشغالی انجام شد، میتوان شاهد شدت گرفتن درگیری میان فلسطینیها و صهیونیستها و تشدید مقاومت در میان فلسطینیها در مقابل رژیم اشغالگر قدس بود.
۴. افزایش درگیریهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و حتی جنگ رژیم صهیونیستی با گروههای مقاومت دردر نوار غزه، کرانه باختری و جنوب لبنان؛
۵. کاهش قدرت وظرفیت دیپلماسی رژیم صهیونیستی: حضور چهرههای افراطی در قدرت، توان واکنش دیپلماتیک این رژیم در عرصه بین الملل را به شدت کاهش خواهد داد؛
۶. تضعیف و یا لغو توافق دوجانبه دریایی (کاریش) با بیروت؛ توافقی که «لاپید» از آن به عنوان توافقی تاریخی یادکرد و نتانیاهو آن را تسلیم تاریخی توصیف کرد و برعدم اجرای آن تاکید دارد و جریان مذهبی متحد نتانیاهو هم به دلیل اعتقادات مذهبی خالص سازی جمعیتی مستقر درجغرافیای فلسطین، هیچگونه اعتقادی به راهکارهای صلحی و سازش ندارد و برابطال تمامی توافقنامهها تاکید دارد؛
۷. راه اندازی جنگ منطقهای: دولت آینده صهیویستی که درمقایسه با دولتهای قبلی از میزان بالاتری از تنش و بی ثباتی سیاسی و امنیتی و بالتبع اقتصادی روبرو خواهد بود، ممکن است برای جلوگیری از فروپاشی دست به اقدامات پیش دستانه از نوع جنگ منطقهای بزند. از این رو باید این گزاره را که جنگ منطقهای در دوران دولت جدید صهیونیستی محتمل خواهد بود را به عنوان یکی از گزینههای جدی مدنظر داشت و آمادگیهای لازم یک وضعیت جنگ را ایجاد کرد.
پیشنهادات و راهکارها
** با توجه به شرایط بی ثبات و ترکیب دولت آینده صهیونیستی که از تضاد و دوگانگی درگفتمان و شیوه حکمرانی به شدت رنج میبرد. شکل گیری دولتی با ثبات در اراضی اشغالی، بسیار بعید به نظر میرسد از این رو تشکیل یک دولت شکننده یک فرصت استثنایی برای جبهه مقاومت در داخل فلسطین و متحدان منطقهای آن فراهم شده است که راهبردهای تاریخی خود درحوزه های سیاسی و امنیتی را درقالب یک طرح عملیاتی فازبندی شده به اجرا بگذارد. اجرای راهبرد مؤثر فرساینده مستلزم توجه به چند موضوع بنیادین است:
** طراحی یک پروژه رسانهای و تبلیغلی منسجم، هدفمند آفندی به منظور انجام عملیات روانی و سایبری علیه دولت و جامعه صهیونیستی؛
** طراحی یک پروژه در سطح دیپلماسی عمومی برای جامعه فلسطینی و اعراب مناطق ۱۹۴۸ و کرانه باختری به اضافه افکارعمومی کشورهای همسایه فلسطین برای همسوسازی آنها در میدان و در فضای مجازی با مقاومت فلسطین و اتتفاضه ترکیبی نظامی و مردمی؛
** طراحی دیپلماسی دقیق رسمی برای تعامل با سطوح میانی دولتمردان عربی و نخبگان سیاسی و ** اجتماعی جامعه عربی برای به چالش کشیدن پروژه عادی سازی روابط و توقف روند آن؛
**لزوم ائتلاف سازی منطقهای و فرامنطقه ای ایران به ویژه با کشورهایی همچون روسیه و تلاش برای جلوگیری از ترمیم روابط مسکو با رژیم صهیونیستی؛
**مشغول سازی رژیم صهیونیستی به چالشهای داخلی و جلوگیری از تلاشهای صهیونیستها برای به اجراگذاشتن سیاستهای فرافکنانه از طریق ایجاد بحرانهای منطقهای؛
** بهره گیری از دیپلماسی حقوقی و استفاده از ظرفیتهای نهادهای حقوقی و بشردوستانه برای به چالش کشیدن رژیم درابعاد حقوقی و موضوعات نژادپرستانه؛
** بهره گیری از دیپلماسی ترکیبی سیاسی، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی حقوقی و رسانهای برای فراهم کردن شبکه دیپلماسی اقتصادی به منظورحمایت و تقویت مقاومت فلسطین؛
** استفاده از فرصتهای حذف اعراب از دولت رژیم صهیونیستی و ناامیدی کرانه باختری از صلح با ** رژیم صهیونیستی در جهت روی آوردن گسترده به جریان مقاومت؛
تلاش برای تشدید اختلافات بین یهودیهای سکولار در اروپا و آمریکا با دولت رژیم صهیونیستی؛
** بهرهگیری ازاقدامات جریانهای مذهبی افراطی صهیونیستی حاضردر دولت برای بسیج افکارعمومی مسلمانان (شیعه و سنی و مسیحیان) برای مقابله با تفکرات نژادپرستانه و رویکرد آپارتایدی در اراضی اشغالی؛
[۱]. رهبر حزب قدرت یهودی به دلیل حمایت از گروه تروریستی یهودی در سال ۲۰۰۷، متهم به تحریک علیه عربها شده و در فهرست نظارت تروریستی رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار گرفته بود.
[۲]. اصموطریچ و بن غفیر که از رهبران راست افراطی در سرزمینهای اشغالی هستند، سوابقی همچون شرارت، تندروی و عقاید عجیب و غریب دارند و حتی اصموطریچ در سال ۲۰۰۵ به دلیل سازماندهی تظاهرات خشونتآمیز در مخالفت با خروج یکطرفه رزیم صهیونیستی از غزه دستگیر و محاکمه شد
نظر شما