سرویس رصد و تحلیل شانا- نقطه عطف جنگ روانی، مرعوب کردن است، مهمترین رویکردهای جنگ روانی نیزجنگ علیه نقاط قوت و کارآمد نظام سیاسی است. موفقیت جنگ روانی و رسانهای دشمن درگرو فضای حاکم برجامعه و افکارعمومی کشورِ هدف است. انباشتهای ذهنی و تصویری که افکار عمومی بویژه در شرایط بحران، از کارکرد و کارآمدی نظام سیاسی دارند در توفیق و یا ناکامی راهبرد جنگ روانی دشمن بسیار تاثیرگذار است.
نقطه کانونی جنگ روانی دشمن برداده ها و اخبار منفی متمرکز است. از این رو دشمن در راهبرد عملیات روانی خود علیه کشور، تلاش دارد با بمباران افکارعمومی و برجسته سازی اخبارمنفی جامعه با چالش روبرو کند و در یک فرایند فرسایشی مردم را نسبت به توانمندی نظام سیاسی درحل معضلات و تأمین مطالبات عمومی بدبین کند و امید و اعتماد را درجامعه از بین ببرد.
دراین میان تصمیمات و اقدامات دولتمردان و رسانههای رسمی میتوانند با هوشمندی و برنامه ریزی دقیق، راهبرد سیاه نمایی دشمن را باشکست مواجه کنند و افکار عمومی را از تله عملیات روانی دشمن بیرون بکشد و آرامش و امید و اعتماد عمومی را مصونیت ببخشند؛ و یا با تکرار اخبار منفی و اضطراب زا به تقویت و توفیق راهبرد دشمن کمک کند.
در این زمینه به این نکات باید توجه داشت:
۱- ازآنجایی که راهبرد بن بست نمایی و سیاه نمایی بربنیاد دو تکنیک برجسته سازی نقاط ضعف و تکراراخبار منفی (واقعی و یا ساختگی) استوار است. هر اقدام و تصمیم و خبری منفی و تکرار و استمرار آن از سوی مراجع تصمیم گیری و سیاستگذاری میتواند به باورمندشدن ادعاها و القائات دشمن کمک کند.
درشرایطی که کشور به تازگی از یک جنگ پیچیده مهندسی شده روانی، اطلاعاتی و امنیتی بیرون آمده است؛ و اعتماد عمومی به شدت آسیب دیده است، باید در اعلام اخبار و اتخاذ تصمیمات با دقت و هوشمندی عمل کرد. این روزها درحاشیه وضعیتی که از نظر روانی برجامعه حاکم است، شاهد اعلام اخبار و اتخاذ تصمیماتی هستیم که ممکن است به تشدید نگرانی و اضطراب درمیان افکار عمومی بیانجامد و ناخواسته به تقویت عملیات روانی دشمن منجرشود.
حجم بالای اخبار ناامیدکننده در جامعه سبب شکلگیری احساس ناامنی، بیاعتمادی و ناامیدی در ذهن مردم شده است. با استمرار این وضعیت ممکن است، بتدریج با جامعهای ناامید و سرشار از احساس ناامنی مواجه شویم. احساس ناامیدی، به عنوان یکی از نتایج جنگ روانی بعد از ناآرامیها با توجه به رونده فزاینده بروز مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی، میتواند به ترسیم چشم انداز منفی از روند تحولات درافکار عمومی منتهی شود و به ناامیدی و بی اعتمادی حاد منجر شود و آن را به نوعی به اپیدمی اجتماعی تبدیل کند.
اعلام و ابلاغ اخبار و تصمیمات منفی که ما هر روزه با شکل و موضوع خاص با آن روبرو هستیم وشهروندان با حساسیت آن را پیگیری و رصد میکنند، درصورت تکرار و تداوم میتواند باعث نهادینه شدن، بحران اعتماد در بین شهروندان میشود و افول سرمایه اجتماعی را رقم می زند.
تصمیمات مکرر دولت درباره تعطیل کردن ادارات و مدارس به دلیل آلودگی هوا، کمبود گاز، نوسانات قیمت ارز و قیمت کالاها و...با توجه به فضاسازی سنگین تبلیغاتی دشمن در شرایط فعلی باعث تشدید نگرانیها و سوءتفاهمها در باره کارآمدی دولت درمدیریت کشورشده است. استمرا تصمیمات مشابه و تکرار اخبار منفی از این جنس میتواند به کاهش اعتماد عمومی نسبت به کارآمدی کلیت حاکمیت منجر شود؛ و القائات منفی دشمن در باره نظام سیاسی را درمیان جامعه باورپذیرکند. ازاین رو لازم است؛ در شرایط ویژه کنونی برای هرتصمیمی که قراراست گرفته شود و یا هر خبری که لازم است اعلام گردد با هوشمندی و دقت تمامی جوانب آن سنجیده شود تا از آسیبهای آن درافکارعمومی پیشگیری شود.
درحوزه نشراخبار نیز باید تدبیری اندیشیده شود تا رسانهها با حساسیت، دروازهبانی خبر را انجام دهند و مراقبت نمایند و بهگونهای عمل نکنند که امید را درجامعه تضعیف شود و مردم دچار شرایط ناامیدی و بی اعتمادی مفرط شوند. درشرایط فعلی توازن و تعادل در تنظیم اخبار و نشر اطلاعات درمیان رسانهها وجود ندارد، لازم است حداقل برای رسانههای جبهه انقلاب تدابیری اندیشیده شودتا ازافراط وتفریط بپرهیزند؛ درامر اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه با رعایت تکنیکهای رسانهای عمل کنند. در شورای سیاستگذاری رسانهها باید برنامه مدون با ضمانت اجرایی بالا طراحی شود و همه رسانههای جبهه انقلاب را ملزم به رعایت آن بکند تا درنبرد رسانهای با انتشار اخبار خوب و مثبت از تلخی اخبار منفی بکاهد و تاثیرات عملیات روانی دشمن را کاهش دهد.
ازآنجائیکه اقشار آسیبپذیر جامعه (قشر فقیر جامعه با درآمد پایین)، درچنین وضعیتی بیشتر آسیب میبینند. اقشاری که وضعیت مناسبی ندارند، بیکار هستند، جوانان و دانشجویان فارغالتحصیلی که جویای کار هستند و برای آینده برنامه دارند و به آن امید دارند، این اقشار از شنیدن اخبار منفی بیشتر از بقیه حس سرخوردگی، ناامیدی و اضطراب و تنش برایشان به وجود میآید، باید با تولید و انتشار اخبار مثبت و امید وار کننده مانع حس ناامیدی در این قشر از جامعه شد.
هنگامی که شایعات بر اساس یک برنامه ریزی دقیق در سطح افکار عمومی پخش میگردد، رسانه باید دست به تدابیری بزند و عوامل و اسباب بی اعتمادی را در جامعه کمرنگ کنند و به بازتولید اعتماد و امید درمیان افکارعمومی کمک کند. پاسخگویی به شایعات و ارائه واقعیتها به شکل فزایندهای با اعتماد سازی، اطمینان بخشی و تقویت سرمایههای اجتماعی افکار عمومی در تعامل است. پاسخگویی نقش کلیدی در امید دهی و اعتماد سازی در جامعه بازی میکند؛ این مسئله به شکل مستقیمی در آرامش بخشی به جامعه اثر گذار است. مدیریت راهبردی رسانه در هدایت، کنترل و بحران درحال رشد بسیارموثراست.
موضوع مهم دیگری که میتواند ما را به یک دستاورد مشخص دراین زمینه برساند، ارائه یک تصویر روشن و مطمئن از آینده است، ترسیم چشم انداز روشن و مطمئن ازآینده عامل بسیارموثری در اقناع افکارعمومی، تولید اعتماد به مدیریت کلان و باورمند کردن کارآمدی نظام سیاسی است. درصورتی اخبار و تصمیمات میتواند با اقدام و عمل نیز همراه باشد که بتوانیم نقشه دشمن در نهادینه سازی گزاره منفی «بن بست نمایی» درباره کلیت مدیریت کشور را خنثی کنیم.
درپایان چند پیشنهاد برای مدیریت اخبار منفی ارائه میشود:
۱. پیشگیری ازنشر و بازنشر اخبار غیرموثق از مجاری غیررسمی در خصوص بروز مشکلات واعلام تصمیمات؛
۲. اطمینان بخشی به جامعه نسبت به گذرا بودن شرایط و ترسیم چشم انداز مثبت ازآینده؛
۳. تدوین پیوست رسانهای متناسب با فضای افکارعمومی و رسانهای برای توجیه ضرورت صرفهجویی ملی ودلایل اقدامات و تصمیمات اتخاذی؛
۴. تصویرسازی از «ضرورت صرفهجویی در مصرف گاز» بهعنوان یک گفتمان (کنش) ملی و میهنی – در مورد گروه هدف افراد کمتر مذهبی- و ضریبدهی به آن در شبکههای اجتماعی با استفاده از اکانتهایی با فالوئر بالا؛
۵. پاسخ سریع و اقناعی به شایعات طرحشده در شبکههای اجتماعی و رسانههای معاند با هدف کنترل «اکوسیستم تولید اطلاعات نادرست و تبلیغاتی» علیه دولت و ج. ا.ا.
۴. تاکید بر آمادگی کامل وزارت نفت در مدیریت تولید و توزیع گاز با تولید محتوای چندرسانهای از حضور میدانی تکنسینهای فنی در محیطهای سخت برای حفظ پایداری شبکه؛
۵. پشتیبانی از دولت در اجرای سیاست قطع و یا وضع محدودیت برای انشعابات پرمصرف گاز خانگی، تجاری و اداری و برنامههای دولت برای کاهش مصرف گاز در صنایع و نیروگاهها با هدف توزیع حداکثری به بخش خانگی؛
۶. بهتصویر کشیدن اقدامات دولت در خصوص افزایش ظرفیت توزیع گاز با برجستهسازی قرارداد گازی با ترکمنستان، تکمیل فازهای مربوط به میادین گازی، کاهش هدررفت گاز از وسایل گاز سوز و...
۷. تدوین یک برنامه دقیق با تقویم زمانی مشخص وملموس با هدف ارائه تصویر مطمئن از برخورداری دولت ازیک برنامه مؤثر برای حل مشکلات البته با فاز بندی معین برای پیاده سازی؛ (ذهنیت مردم اینگونه است که مدیران و برنامه ریزان جامع برای کشور برنامه بلند مدتی ندارند که چنین مشکلاتی شکل میگیرد).
۸. آسیب شناسی مساله بی توجهی مردم به تصمیمات و بی اعتمادی آنها به برنامهها و اقدامات دولت باهدفترمیم اعتماد عمومی، باورملی به کارآمدی دولت و همچنین اصلاح فرهنگ سیاسی و فرهنگ عمومی در بخشهای مصرف (انرژی، مصرف رسانهای و ...)
۹. برنامه ریزی برای کاهش ضرر و زیان بنگاههای تولیدی و اقشاری که به دلیل تعطلیی و یا قطعی گاز دچارخسارت شدهاند و یا کار خود را از دست دادهاند. بویژه کارگران روز مزدی که درشرایط تعطیلی دشتمزدی دریافت نمیکنند؛
۱۰. برنامه ریزی موقت برای دو ماه باقی مانده از فصل سرما برای سوخت رسانی به مناطقی که دچار کاهش افت و یا دچار قطعی گاز شدهاند؛
۱۱. بهتر است دربخش آموزش اعم از مدارس و دانشگاهها از اعلام تعطیلیهای مکرر خودداری شود و برغیرحضوری برگزار شدن کلاسها تمرکز شود تا از آسیبهای آن کاسته شود؛ با توجه به فراهم بودن زیرساختهای آموزش غیرحضوری اعلام تعطیلی توجیه پذیر نیست؛
۱۲. ایجا هماهنگی میان سازمانها و نهاد ها و رسانهها در باره دلایل تعطیلی، دلایل قطع گاز و خدمات رسانیهای دولتی به اقشار آسیب پذیر و پیشگیری از چندگانگی و چند صدایی؛
نظر شما