کمیته رصد و تحلیل شانا- در میان دستاوردهای انقلاب اسلامی؛ تحول در قدرت دفاعی ایران یکی از محورهایی است که با قاطعیت میتوان گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در آن انقلابی بزرگ رخداده و ایران توانسته است با اتکا به ظرفیتهای داخلی و اعتماد به نیروهای مؤمن، معتقد، متخصص و ایثارگر خود به اقتداری منحصربهفرد در عرصه توان دفاعی، تولید تجهیزات؛ ایستادگی و بازدارندگی در برابر تهدیدات متنوع دشمنان دست یابد.
درک این مدعا زمانی امکانپذیر است که شرایط و وضعیت نظامی ایران در قبل از انقلاب بهدرستی ترسیم و مقایسه تطبیقی با شرایط پس از انقلاب صورت گیرد. آنچه در مورد وضعیت نظامی ایران در قبل از انقلاب میتوان گفت، سلطه کامل آمریکاییها بر ارتش ایران و سیاستگذاری و هدایت آن بر اساس منافع راهبردی امریکا در منطقه بهعنوان یکی از ستونهای اصلی سیاست منطقهای رؤسای جمهور وقت امریکا بود. سلطهای که از آن بهعنوان ژاندارمی آمریکا در منطقه یاد میشد.
ارتش قبل از انقلاب؛ ارتشی زیر سلطه
تسلط مستشاران آمریکایی بر ارتش ایران و سیاست تحقیرآمیز آنها نسبت به نظامیان ایرانی مبتنی بر قانون کاپیتولاسیون، عملاً ابتکار عمل و اختیار را از ارتش ایران سلب کرده بود و نوعی آپارتاید را در عرصه نظامی ایران حاکم کرده بود. این وضعیت سبب شده بود که وظیفه ارتش ایران بهجای تأمین امنیت ایران و حراست از حدودوثغور کشور در آن دوران عملاً مقابله با تهدیداتی باشد که منافع راهبردی امریکا در منطقه و متحدانش را تهدید میکرد و در آستانه انقلاب نیز این سازمان به ابزاردست همان مستشاران برای سرکوب حرکت انقلابی مردم ایران تبدیلشده بود و چهبسا اگر وجود برخی از نیروهای مؤمن و انقلابی و بیگانهستیز در میان کارکنان ارتش نبود، جنایات رژیم گذشته علیه مردم ایران، بسیار گستردهتر بود.
مقایسه تطبیقی شرایط کشور در قبل و بعد از انقلاب این واقعیت را بهخوبی آشکار میکند:
۱-اگرچه محمدرضا پهلوی با انتخاب عنوان «بزرگارتشتاران» برای خود بهظاهر فرماندهی کل ارتش را بر عهده داشت، اما فرماندهی و هدایت نیروهای مسلح ایران در قبل از انقلاب اسلامی در اختیار مستشاران آمریکایی بود. در سال ۱۳۵۶ تعداد این مستشاران بین ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر بود که حقوق پرداختی به آنان از کل نظامیان ایران بیشتر بود. مستشاران آمریکایی نهتنها در عرصه آموزش و بهکارگیری تجهیزات نظامی مسئولیت داشتند، بلکه تصمیمها و برنامههای کلان ارتش و حتی تصمیمهای کلان سیاسی کشور نیز باید با صلاحدید آنها اتخاذ و به اجرا درمیآمد.
۲-رفتار مستشاران آمریکایی با ارتشیان ایران با اتکا به قانون کاپیتولاسیون کاملاً تحقیرآمیز بود، آنها به کسی پاسخگو نبودند و خود را برتر از افسران نظامی ایرانی و بلکه از خود شاه نیز بالاتر تعریف میکردند. ترفیع افسران ارتش را پیش از آنکه شاه تأیید کند، آنان باید تأیید میکردند. آنها حتی از توهین به امرای ارتش ایران نیز ابایی نداشتند؛ بهگونهای که یک سرهنگ مستشار نظامی آمریکایی در دیدارش با فرمانده لشکر تبریز میگوید مغز یک الاغ از مغز تیمسار آریانا بهتر کار میکند. «ژنرال هایزر» که در آستانه پیروزی انقلاب و برای انجام کودتا وارد ایران شده بود، در خاطراتش خیلی صریح به این مهم اشارهکرده و میگوید: «نظامیان آمریکایی بدون پاسپورت و ویزا و تشریفات اداری وارد ایران میشدند». رفتار آنها با نظامیان ایرانی در دوران پیش از انقلاب در زمره خاطرات تلخ باقیمانده از رژیم گذشته است.
۳- ساختمان مستشاران آمریکایی در ستاد ارتش ایران که هیچ ایرانی اجازه ورود به آن را نداشت، محل اصلی تصمیمگیریها، برنامهریزیها و هدایت ارتش و حتی بهکارگیری نیروهای ارتش ایران بود و محمدرضا پهلوی نهتنها تسلیم آنها بود، بلکه بعضاً از بکار گیری آنها توسط آمریکاییها نیز اطلاعی نداشت. تا جایی که محمدرضا پهلوی در بخشی از خاطراتش اذعان میکند که: «بدون اطلاع من هواپیماهای نظامی ایران را (هواپیماهای فانتوم) آمریکاییها بردهاند به ویتنام.» به همین دلیل وظیفه ارتش ایران در آن دوران عملاً مقابله با تهدیداتی بود که منافع راهبردی امریکا در منطقه را تهدید میکرد، بهطور نمونه میتوان به مأموریت ارتش ایران در قبل از انقلاب در مقابله با چریکهای مارکسیست ظفار در عمان اشاره کرد که در جریان آن عملیات که از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ طول کشید ارتش ایران بیش از ۷۰۰ کشته و هزاران مجروح داشت.
۴-تولید تجهیزات نظامی بهجز برخی مهمات و ابزارهای انفرادی در ارتش ایران چندان معنایی نداشت و اگر مونتاژ برخی تجهیزات نظامی نظیر مونتاژ موشک تاو در مرکز الکترونیک شیراز صورت میگرفت، در سالن مونتاژ قطعات پیچیده آن هیچ ایرانی اجازه ورود نداشت و به همین دلیل بعد پیروزی انقلاب و خروج مستشاران آمریکایی، عملاً تولید این موشک متوقف شد تا سالهای بعد کارشناسان ایرانی با مهندسی معکوس توانستند آن را دوباره بسازند و یا در جریان استفاده از تجهیزات نظامی هرگاه قطعهای خراب میشد، باید تعویض میشد و قطعه تعویض شده هم به آمریکا عودت داده میشد و ایرانیها اجازه تعمیر آن را نداشتند.
۵-در خرید تجهیزات نیز اولویت با تأمین منافع آمریکا و مقابله با تهدیداتی بود که ممکن بود آمریکائیها از جانب شوروی سابق تهدید میکند. در این زمینه میتوان به استقرار چند ایستگاه راداری در مناطق شمالی (در آمل، بهشهر و...) و یا خرید رادارهای پرنده آواکس و یا هواپیماهای جنگنده F۱۴ اشاره کرد. حتی خرید تانکهای چیفتن از انگلیس هم بهرغم مخالفت افسران ایرانی به دلیل ناکارآمدی آنها، با دستور مستشاران آمریکایی صورت گرفت و شاه عملاً در برابر مستشاران اختیاری از خود نداشت.
۶-دینداری برای ارتشیان در آن دوران بسیار سخت بود و بعضاً کارکنان برای انجام فرایض با مشکل مواجه بودند و تنها محرک انگیزهبخش برای آنان در شرایط تهدید، وطندوستی بود.
انقلاب در نیروهای مسلح
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، اقتدار و توان دفاعی ایران جزو اولین مجموعههایی بود که مورد تحریم امریکا و دیگر متحدان غربی و البته شوروی سابق قرار گرفت و ریشه این همگرایی دو ابرقدرت نیز در مقابله با نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران به این دلیل بود که هردو ابرقدرت به یکمیزان از تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگیهای هویتی و فکری انقلاب و ظرفیت نفوذ آن در میان مسلمانان نگران بودند. به همین دلیل زمانی که عراق با هدایت این دو ابرقدرت جنگ تحمیلی علیه مردم ایران را آغاز کرد، تمام ظرفیت نظامی اعم از سختافزاری و نرمافزاری و دستگاههای اطلاعاتی غرب و شرق در اختیار رژیم بعثی حاکم بر عراق قرار گرفت تا به نیابت از آنها انقلاب ایران را به شکست کشانده و پرونده نظام جمهوری اسلامی را ببندند. این در حالی بود که زمانی که رزمندگان اسلام حتی از دستیابی به سلاح انفرادی و سیمخاردار که اگر در جنگ به کار گرفته میشد کاربرد دفاعی داشت، محروم بودند، رژیم بعثی از آخرین تجهیزات و امکانات روز دفاعی جهان برخوردار بود.
اما این تحریم در عین سختی و هزینههایی که بر نظام تحمیل کرد، در جای خود سبب رشد و تحول چشمگیر نیروهای مسلح ایران در طراحی و تولید تجهیزات دفاعی شد، بهگونهای که در این عرصه در شرایط کنونی در عین اینکه ایران به خودکفایی در تولید پیچیدهترین تجهیزات دفاعی رسیده است این ظرفیت را یافته است که یکی از صادرکنندگان مطرح تجهیزات دفاعی باشد. رسیدن به توان بازدارندگی با سلاحهای متعارف یکی از مهمترین تحولات در عرصه معادلات نظامی در جهان است، چراکه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی توان بازدارندگی یک کشور تنها با داشتن سلاح اتمی معنا مییافت، اما ایران اسلامی این معنا را تغییر داد و توانست بدون سلاح اتمی و تنها مبتنی بر سلاحهای متعارف به این توان برسد که این را البته باید مرهون چند تحول مهم دانست:
الف: مهمترین تحول در ارتش جمهوری اسلامی ایران که بهحق باید آن را انقلابی در ارتش دانست، تجلی فرهنگ عاشورایی و روحیه ایثار و ازخودگذشتگی برگرفته از آموزههای اسلامی بود. همچون سپاه که بر اساس همین آموزهها شکلگرفته بود، حضرت امام با هدایت ارتش در دامان انقلاب، این تحول را عینیت بخشید. بنیانگذار کبیر انقلاب بهرغم تلاش منافقین و مارکسیستها در روزهای اولیه پس از پیروزی انقلاب برای انحلال ارتش با ادعای وابستگی آنها به رژیم گذشته، در برابر این توطئه ایستاد و اکنون نیروهای مسلح جمهوری ایران بهرغم گذشت بیش از ۴ دهه از عمر انقلاب بهعنوان الگویی در جهان مطرح بوده و تجلی و تسری این روحیات در میان رزمندگان دیگر کشورها بهویژه نیروهای مقاومت، شکست استراتژیهای دشمنان را در پی داشته است، نکتهای که بارها فرماندهان و مسئولان آمریکایی و دیگر کشورهای غربی و عربی بر آن تأکید کردهاند.
ب: فرماندهی نیروهای مسلح دومین تحول بود، با خروج مستشاران آمریکایی و فرار یا محاکمه برخی از فرماندهان ارتش در رژیم گذشته، هدایت ارتش در اختیار رهبری نظام اسلامی قرار گرفت و این هدایت چه در دوران حضرت امام و پسازآن در دوران مقام معظم رهبری، مظهر تجلی مدیریت و هدایت ولایتفقیه بود که قابلیت و کارآمدی آن در دوران دفاع مقدس و پسازآن ایستادگی ایران در برابر گستردهترین و متنوعترین تهدیدات اثبات گردید. کارآمدی نیروهای مسلح پیشرفتهای علمی، صنعتی آنها در مقایسه با صنایع غیرنظامی، محصول این مؤلفه مهم است.
ج: انسجام و هماهنگی میان نیروهای مسلح ایران، یکی از ویژگیهای مهم این نیروهاست. این تجربه گرانقدر که البته مرهون خون شهدا و ایثارگران در دفاع مقدس و البته هدایت و فرماندهی امامین انقلاب، در تلفیق باروحیه ایثارگری نیروهای مسلح و توان تجهیزاتی آنچنان اقتداری به ایران عزیز داده است که تمام محاسبات و برنامهریزیهای دشمنان ملت ایران را برهم ریخته است.
د: توان تولید تجهیزات دفاعی و موشکی، متکی بر ظرفیتهای درونی نیروهای مسلح ایران ویژگی دیگری است که بهجرئت میتوان آن را در دنیا بینظیر دانست، زیرا همه این دستاوردها در اوج تحریمها و فشارهای دشمنان ملت ایران اتفاق افتاده است. پیشرفتهای ایران در عرصه تولید تجهیزات نظامی و رساندن کشور به خودکفایی در تأمین بسیاری از نیازهای دفاعی، یکی از مهمترین موضوعاتی است که نگرانی قدرتهای سلطهگر غربی را در پی داشته و یکی از عوامل اصلی تشدید فشارها و توطئههای آنها علیه ملت ایران برای ناکارآمد سازی نظام جمهوری اسلامی است که در قالب سازماندهی و هدایت اغتشاشات و شرارتهای اخیر در ایران تبلوریافته است.
ژنرال مکنزی اسفندماه سال گذشته در جلسه استماع کنگره درباره توان موشکی و پهپادی ایران گفت بود: ایرانیها در حال حاضر سلاح اتمی در اختیار ندارند ولی توانایی موشکی آنها بسیار نگرانکننده است. این کشور بیش از ۳۰۰۰ تیر از انواع موشکهای بالستیک دارد که برد برخی از آنها به اسراییل میرسد. ژنرال مکنزی همچنین نگرانی خود را از افزایش توان پهپادی ایران اعلام کرده و گفت: ناوگان پهپادی این کشور از محصولات توسعهیافته با قطعات تجاری تبدیل به پهپادهایی شبیه به موشکهای کروز در حوزه سرعت، میزان سر جنگی، دقت و مقاومت در برابر جنگ الکترونیک شده است. یکی از دستاوردهای جدید ایران در این عرصه تولید موشکهای هایپرسونیک است که این دستاورد فصل جدیدی در قابلیتهای دفاعی ایران ایجاد کرده است. با تولید موشک بالستیک هایپرسونیک ایران به جمع چند کشور معدودی پیوسته است که از این فناوری پیشرفته نظامی برخوردار هستند.
نظر شما