کمیته رصد و تحلیل شانا- مسأله زنان در جامعه در دو عرصه خانواده و جامعه قابل تبیین است. نگاه نظام اسلامی به مسائل زنان بر اصول و منطق روشنی استوار است، تبیین سیاست و اصول نظام اسلامی در خصوص بانوان درفضای رقابتی گفتمانهای موجود درحوزه کشورداری از ضرورتهای اجتناب ناپذیر روز به شمار میرود. تبیین منطقی و معقول قوانین، اصول و سیاستهای نظام اسلامی در ارتباط با بانوان وبیان دلایل توفیق و یا عدم توفیق دولتها در اجرای آنها علاوه براینکه میتواند به ارتقاء توانمندیهای بانوان و پیشرفت جامعه یاری برساند، درآگاهی بخشی، باورپذیرکردن مبانی و اصول مرتبط با زنان در جامعه بسیار مؤثر خواهد بود.
با عنایت به جایگاه انسانی زنان درمنظومه دین مبین اسلام که درآن کرامت زندگی فردی و اجتماعی او به خوبی تضمین شده است، آگاهی مخاطبان موافق و مخالف از این منظومه و نگرش میتواند بخش عمدهای از چالشها و مشکلات روز را حل وفصل نماید. درصورت پیاده سازی این نگرش معقول، زنان درعین حضور در عرصههای فعالیتهای اجتماعی، برکانون خانواده و استحکام بخشیدن به آن نیز توجه اختیار خواهند داشت؛ و زیست فردی و اجتماعی سالم و شایسته را انتخاب خواهند نمود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان مصداق عینی حکمرانی دینی، دراسناد بالادستی و قوانین مختلف برای زنان جایگاه ویژه و منحصربفردی را تعریف و تصویب کرده است که درآنهاحقوق زنان درابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی به روشنی و به شکل دقیق لحاظ شده است. درمطلب پیش رو به اختصار مساله زنان و جایگاه آنها در انقلاب اسلامی و دستاوردهای را واکاوی کنیم.
انقلاب اسلامی و تغییر دیدگاه در باره زنان
با پیروزی انقلاب اسلامی تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعهٔ بوجود آمد. نتیجه این تغییرات ساختاری تشکیل نظام سیاسی مبتنی بر الگوی مردمسالاری دینی بود که برمدار شعارهای هویتی و محتوایی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» گفتمان و مبانی خود درحوزه حکمرانی را تعریف کرد.
پدیده انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب فرهنگی باعث دگرگونی عمیق در بسیاری از معیارها و دیدگاهها درحوزه مدیریت و سبک زندگی گردید، موضوع زنان نیز از این امر مستثنی نبود؛ از این رو پس از پیروزی انقلاب اسلامی، الگوی جدید از زن در جامعه و سبک زندگی فردی و اجتماعی بربنیاد نظام ارزشی و هنجاری ایرانی و اسلامی عرضه شد که کاملاً متفاوت از الگویی دورهٔ پهلوی و همچنین الگوی لیبرالیسم حاکم درجهان بود. دراین الگوی نوین سعی شد که تصویر و تعریف متناسب با کرامت و عزت زن مسلمان ارائه گردد.
جمهوری اسلامی ایران برآیند حضور مردم (رأی ۲/۹۸ درصد) و نقش برجسته آنان در حکمرانی است که اسلامیّت آن نماد وفاداری نظام جدید به دین اسلام بود. ازاین رو تغییرات حاصل شده درارتباط با جایگاه و حضور زنان و دیدگاههای رایج دربارهٔ این مسئله را باید در بطن این تحول کلان دید و ارزیابی کرد. درتدوین و تحقق این دیدگاه رهبری انقلاب، نقش محوری را بر عهده داشتند. تأکیدات و توصیههای مکرر ایشان پیش از انقلاب مبنی بر حضور زنان در تظاهراتها و همچنین تأکیدات معظم له بر شرکت زنان در رأیگیریها و انتخابات پس از پیروزی انقلاب، نشاندهندهٔ اعتقاد واقعی ایشان به حقوق اجتماعی آنهاست.
البته در منظومه فکری و قانونی منبعث ازانقلاب اسلامی زنان در عین حضور در اجتماع، موظف به رعایت حریمهای خاص هستند. مهمترین وجه بارز آن هم رعایت حجاب و پوشش اسلامی است؛ یعنی از سویی، مشارکت و حضوری فعال در جامعه دارند و از سوی دیگر، حریم شرع که مصونیت و کرامت آنها را صیانت و تضمین میکند را رعایت میکنند. تغییر دیدگاه رایج دربارهٔ حقوق اجتماعی زنان و حضور آنان در اجتماع پس از پیروزی انقلاب اسلامی باعث ایجاد تحولی گسترده در زمینهٔ حضور اجتماعی آنان گردید. برای بررسی این مهم لازم است ضمن توجه به دیدگاههای مختلف، منظومه فکری امامین انقلاب و قوانین و اسنادبالا دستی به عنوان پشتوانه ضمانتی نظام اجتماعی جدید را باید مدنظر داشت. از منظر منظومه امام و رهبری و اسناد و قوانین بالا دستی نگاه اسلام و جمهوری اسلامی اسلامی به زن یک نگاه انسانی داشته که حقوق فردی، اجتماعی و مادی و معنوی درآن تأمین و تضمین میشود.
مرور فرازی از منظومه فکری بنیانگذار انقلاب اسلامی در باره زنان و جایگاه و منزلت آن درحکمرانی منتج از انقلاب اسلامی سند دقیق و شفافی است که فارغ از اینکه محقق شده یا نشده از اهمیت بسیاری برخوردار است. معمار انقلاب اسلامی در این زمینه تصریح دارند: «ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.»(صحیفه نور، ج ۵، ص ۱۵۳) «از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد بله در بعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد.» (صحیفه نور، ج ۳، ص ۴۹) «زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی فردا شرکت دارند، آنان از حق رأی دادن و رأی گرفتن برخوردارند.»(صحیفه نور، ج ۴، ص ۲۵۹) «زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد، زنها در جمهوری اسلامی رأی باید بدهند. همانطوری که مردان حق رأی دارند، زنها حق رأی دارند.»(صحیفه نور، ج ۱۱، ص ۲۵۴) «شما (زنان) باید در صحنهها و میدانها آن قدری که اسلام اجازه داده وارد باشید. مثل انتخابات که امروز عملی است که باید انجام بگیرد … برای انتخابات خانمها هم باید فعالیت بکنند، برای اینکه فرقی مابین شما و دیگران در سرنوشتتان نیست. سرنوشت ایران، سرنوشت همه است … اسلام شما را حفظ کرد و شما متقابلاً اسلام را حفظ بکنید.»(صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۲۶۳).
این جملات محوری بیانگر این است که درمنظومه فکری امام و انقلاب کلیه حقوق اجتماعی زنان دیده شده است، شانیت زن، آزادی و حق انتخاب شدن و انتخاب کردن به شکل جامع تعریف و تصریح شده است. گستردهترین شکل این تفکر و تدبیر را میتوان در منشور حقوق و مسئولیتهای زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۳ که شکل حقوقی و قانونی پیدا کرده است به روشنی مشاهده کرد. این منشور طیف وسیعی از موضوعات از جمله سلامت، حقوق فرهنگی، حقوق اقتصادی، حقوق سیاسی و حقوق قضایی زنان را در برمیگیرد و دربرنامه های توسعه سالانه براجرایی شدن آنها تصریح و تاکید شده است. فارغ از این که تاچه میزان این منشور پیاده شده است. این منشور موید این است که جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دین پایه درحوزه قانون گذاری و طراحی برنامهها به حقوق فردی و اجتماعی زنان در کشور توجه داشته و اجرای آن را ضامن صیانت از جایگاه زن، زندگی و آزادیها و حقوق و مسؤلیتهای فردی، واجتماعی، اقتصادی، قضایی وحتی دفاعی و نظامی در مرتبه قانونیقانون اساسی وقانون مجازات اسلامی و برنامه و سیاستگذاری و تصمیم گیری تاکید و تصریح دارد.
محورهای تغییر در باره زنان پس از انقلاب اسلامی
قبل از انقلاب اسلامی مدل وسبک زندگی اجتماعی زنان یک مدل وارداتی بود؛ مدلی که در کشورهای غربی قبلاً اجرا شده بود. به عبارتی نوعی فمنیسم دولتی شکل گرفت که دولتها سعی کردند شرایط زنان رامنطبق با نیازها و اقتضائات سرمایه داری تغییر بدهند. با پیروزی انقلاب اسلامی این رویکرد وسیاست درایران دچار تغییراساسی شد و رویکرد و سیاست مبتنی برصیانت از کرامت و بعد انسانی زنان دردستورکار قرارگرفت.
مهمترین محورهای تغییر دیدگاه در باره جایگاه و حقوق زن پس از انقلاب اسلامی به شرح ذیل است:
** اهتمام جدی در تبیین منزلت زنان مسلمان ایرانی در سطح ملّی و جهانی؛
** مشارکت حقیقی و تثبیت جایگاه زنان در سیستم تصمیمسازی و تصمیمگیری؛
** نهادینه سازی نگرش کارآیی و شایستهسالاری به جای نگرشهای جنسیتی؛
** ارتقاء جایگاه زنان در پستهای مدیریتی و افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی آنها؛
** بازشناسی هویت انسانی زن مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی و اصلاح باورها و سبک زندگی غیربومی؛
** اصلاح قوانین حقوقی ومدنی و ایجاد تمهیدات حمایتی براساس قوانین اسلامی ومتناسب باشان وجایگاه زنان؛
** تأکید برحفظ قوام خانواده و بهینهسازی وضعیت ازدواج و روابط سالم عزت مدار و تعالی بخش باهدف صیانت ازکرامت و جایگاه زنان؛
** ایجاد اشتغال، اتخاذ روشهای نوین کارآفرینی و تمهید امکانات قانونی جهت کاهش فشار بر زنان شاغل؛
مؤلفههای ارتقای جایگاه زنان پس از انقلاب اسلامی
آموزش، بهداشت وحضور اجتماعی به عنوان سه شاخص کلیدی توسعه یک کشور محسوب می شوندکه «زن ایرانی» در چهارچوب قوانین و حاکمیت مردم سالاری دین، بربنیاد سه اصل «معنویت، عدالت و عقلانیت» استوار است. پس از انقلاب پیشرفتهایی زیادی در عرصه این سه شاخص ذکرشده داشته است.
عرصه آموزش: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیش از ۶۰ درصد زنان در ایران بیسواد بودند اما امروز ۵۷% سهم زنان و دختران برای علم آموزی در دانشگاههای دولتی و خصوصی را داریم؛ دربرخی نقاط کشورعلم آموزی با ریشه کنی بی سوادی زنان و دختران[۱]، محو کامل شکاف جنسیت آموزشی در سطوح ابتدائی تا متوسطه را شاهد هستیم. تعداد بیش از ۱۲ هزار نفر نویسنده زن که در تراز ملی و بینالمللی فعالیت میکنند، نتیجه روند مثبت و موفق تأمین و تضمین وضعیت زنان در بخش آموزش است؛ و مورد دیگر، سهم ۳۴ درصدی زنان عضو هیأت علمی دانشگاههاست که نسبت به قبل از انقلاب افزایش صددرصدی داشته است؛ و از نوع خود درمنطقه و نسبت به برخی کشورهای توسعه یافته منحصر به فرد است.
رشد ۱۶ برابری حضور زنان در مجلس، نسبت به مجلس اول پس از انقلاب و تصویب بیش از ۲۰۰ قانون در مجلس شورای اسلامی و قوه مقننه برای حفاظت از زن و خانواده تنظیم و تبیین شده است؛ حمایت از زنان سرپرست خانوار، بیمه زنان سرپرست خانوار و زنان خانهدار و تشکیل ستاد ملی حمایت از خانواده از اقدامات استثنایی درحکمرانی اسلامی محسوب میشود؛ در یک جمع بندی میتوان گفت، برنامه ریزان و قانون گذاران دربخش مسأله زنان در طول ۴ دهه گذشته حرکتی رو به جلو بوده است. از باب نمونه قبل از انقلاب تعداد دانشجویان دختر ۶% و امروز این تعداد به ۵۷% رسیده و قبل از انقلاب تعداد کرسی هیات علمی زنان ۱% بود و امروز به ۳۰% افزایش پیدا کرده است و...
حوزه بهداشت و سلامت: امروز زنان از سهم ۴۰ درصدی پزشکان متخصص، سهم ۳۰ درصدی از پزشکان فوق تخصص برخوردارند؛ و... که از شاخصهای قابل قبول براساس نرمها و استانداردهای جهانی است.
حوزه اجتماعی و سیاسی: عضویت ۶۴۰۰ زن عضو شوراهای اسلامی شهرها و روستاها[۲]، فعالیت بیش از ۲۷۰۰ سمن مرتبط با حوزه زنان، ارتقاء شاخص امید به زندگی در میان زنان در ایران از ۵۷ و شش درصد قبل از انقلاب به ۷۸ درصد؛ کسب ۲۷ درصد کرسی استادی دانشگاه[۳] درعرصه قدرت و تصمیم گیری زنان ۲۵% از مدیران عالی دولتی را در سطوح عالی، میانی و پایه را دارند. درکنار نقش آفرینی برجسته زنان در پستهای مدیریتی سیاسی و اجتماعی و ورزشی و آموزشی، نقش بانوان دردفاع مقدّس و دنبالههای آن تا امروز، بسیار غرورانگیز است. همسران، مادران و دختران شهدا و جانبازان و بازماندگان برجسته نقش برجسته و تاثیرگذارآنها در حوزه دفاع و امنیت را به خوبی نشان میدهد. برای آگاهی از جایگاه و نقش زنان ایرانی در سه شاخصه آموزش، بهداشت و حضور اجتماعی مطالعه کتاب صعود چهل سالهکه مروری بر دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی دارد؛ و بر اساس آمارهای بینالمللی منتشر شده در خصوص پیشرفتها در حوزه زنان منبعی مستند و مفیدی است.
نظر شما