تحلیل/ نگرانی غرب از جایگاه ایران در نظم آینده جهان

از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران تجدید حیات معنوی و دینی بشر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغازشده است و اگر بنا باشد تاریخی را برای احیای هویت دینی در جهان در نظر بگیریم آن تاریخ سال ۱۹۷۹ میلادی است.

کمیته رصد و تحلیل شانا- تشدید فشارها و تحریم‌های بین المللی علیه مردم ایران و خط «ایران هراسی» که اروپایی‌ها وآمریکائیها در زمینه نقش ایران در جنگ اوکراین در ماه‌های اخیر به راه انداخته‌اند، در کنار خیمه شب بازی برگزار کنندگان کنفرانس مونیخ در دعوت از تعدادی ازضد انقلابیون متوهم فارس زبان به عنوان رهبران اپوزیسیون ایرانی در این کنفرانس و...روی دیگر سکه نگرانی قدرت‌های سلطه از گسترش نفوذ ایران در منطقه و افزایش اقتدار نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی است که به رغم بی نظیرترین فشارها و تحریم‌ها بین المللی علیه مردم ایران، بیانگر افزایش نقش ایران در شکل‌گیری نظم آینده جهان است.

 این نگرانی غربی‌ها که این روزها در پی سفر رئیس جمهور ایران به چین و همچنین سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به روسیه ودیگر تحرکات مسئولین دیپلماسی ایران شدت یافته است، به آسانی در سخنان اخیر بایدن رئیس جمهور آمریکا در نشست کنگره این کشور آشکار است که در آن سردرگمی کامل این ابر قدرت سابق در مواجهه با مسائل منطقه و جهانی به چشم می‌خورد.

کنفرانس امنیتی مونیخ در سال جاری در روز جمعه ۲۸ بهمن در شرایطی کار خود را آغاز کرد که برخلاف رسم هر ساله مقام‌های دو کشور روسیه و ایران برای حضور در مونیخ دعوت نشدند، کریستوف هویسگن، برگزارکننده کنفرانس مونیخ در سال ۲۰۲۳ چندی قبل اعلام کرد که تصمیم گرفته از کشورهایی مانند روسیه و ایران برای حضور در این کنفرانس دعوت نکند. او همچنین از برخی ضد انقلابیون از جمله رضا پهلوی، مسیح علی‌نژاد و نازنین بنیادی برای حضور در کنفرانس مونیخ دعوت کرده و با تریبون دادن به آنها از تحرکاتشان برای فشار به ایران در مسئله حقوق بشر و اوکراین استفاده کند.

بعد از این کنفرانس هم  وزارت امور خارجه امریکا با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه، آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان و جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه انگلیس دیدار کرد. آن‌ها بر نگرانی‌شان درباره تنش‌زایی برنامه هسته‌ای ایران و عدم همکاری آن با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکید کرده و خواستار تغییر رویه ایران شدند. در این بیانیه آمده است: آن‌ها همچنین درباره نگرانی‌های‌شان در زمینه همکاری‌های دوسویه نظامی میان ایران و روسیه که در حال عمیق‌تر شدن است و تأثیر آن بر امنیت و ثبات منطقه و فراتر از آن رایزنی کردند.

در مورد عمق نگرانی غربیها از تغییر نظم جهانی وتضعیف موقعیت غرب گفتنی است که سه سال پیش برگزارکنندگان کنفرانس امنیتی مونیخ دو سؤال را مطرح کردند و شرکت کنندگان را ملزم به پاسخ‌گویی به این دو سؤال نمودند. این دو سؤال کلیدی آن بود؛ «چرا جریان ثروت و قدرت از غرب به شرق منتقل شده است؟ چطور می‌شود این مسیر را تغییر داد؟» حوادث سه سال اخیر نشان می‌دهد این جریان تشدید شده و جهان به سرعت به سمت چندجانبه‌گرایی و چندقطبی پیش می‌رود. ایران، روسیه، چین، هند و ...جزء اقطاب این قدرت هستند و گریزی از این روند پرشتاب نیست.

انقلاب اسلامی منشأتحول قدرت در جهان

از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران تجدید حیات معنوی و دینی بشر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغازشده است و اگر بنا باشد تاریخی را برای احیای هویت دینی در جهان در نظر بگیریم آن تاریخ سال ۱۹۷۹ میلادی است یعنی مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷ که خیزش عظیمی را برای تفکرات دینی در تمام ادیان به وجود آورده است. به تعبیر اندیشمند پسا مدرن فرانسوی، میشل فوکو، «امام خمینی (ره) منادی معنویت و روحی جدید برای جهان بی‌روح در عصر حاضر گردید». انقلاب اسلامی با طرح حیات معنوی و باطنی برای بشریت و ارائه مدل دقیق و کارآمد حکومت اسلامی در پاسخگویی به نیازهای همه‌جانبه انسان، عملاً حیات تک ساحتی و تک‌بعدی غرب را به چالش کشید که نقطه پایانی بر سلطه «ایسم ها» در زندگی بشر بود.

به لحاظ سیاسی نیز تحول در موقعیت جهانی ایران نماد روشنی از تجلی منظومه قدرت نظام جمهوری اسلامی است. چراکه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ایران نه‌تنها در سطح جهانی و در بین کشورها و قدرت‌های جهانی نقش و قدرت تعیین‌کننده‌ای نداشت و در معادلات سیاسی و تصمیم‌گیری‌های جهانی، محسوب نمی‌شد، بلکه به علت وابستگی و تبعیت از ابرقدرت غرب و ایفاء نقش ژاندارمی در منطقه برای آمریکا، بین مسلمانان جهان و نهضت‌های اسلامی و آزادی‌بخش نیز منفور و مطرود بود. رژیم پهلوی به‌عنوان حکومتی دین‌ستیز و مخالف اسلام و نوکر آمریکا و حامی اسراییل در میان مسلمانان شهرت داشت و در ابعاد مختلف در حال عقب‌ماندگی، انحطاط، انزوا و ذلت روزافزون بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گذشت بیش از چهار دهه از عمر انقلاب و به‌رغم توطئه‌ها و تهدیدها و تحریم‌ها و فشارهای کم‌نظیر علیه مردم ایران که هرکدام برای فروپاشاندن یک نظام کفایت می‌کرد، اکنون دستاوردها و مظاهر اقتدار نظام در عرصه‌های؛ علمی، امنیتی، دفاعی و گسترش نفوذ و...قدرت و موقعیت کم‌نظیری را برای کشورمان ایجاد کرده که مصداق آن می‌توان به اعتراف آمریکائی‌ها به پذیرش شکست فاحش از مردم ایران در جریان اعمال فشار و تحریم حداکثری (اعترافات ندپرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پنجم بهمن‌ماه ۱۴۰۰)، اعتراف به ناتوانی آمریکا در مقابله با توان موشکی و اقتدار نظامی ایران (سخنان ژنرال مکنزی فرمانده تروریست‌های آمریکایی مستقر در منطقه موسوم به سنتکام در روزهای پایانی مأموریت در اردیبهشت ۱۴۰۱) و درماندگی در برابر پیشرفت‌های هسته‌ای ایران (ایضاً سخنان ندپرایس)، غلبه اراده مردم ایران که فرار آنها از منطقه را رقم‌زده است، اشاره کرد.

اما در کنار دستاوردهای غیرقابل‌انکار نظام اسلامی در عرصه‌های علمی، صنعتی، هسته‌ای، فضایی، پژوهشی و رسیدن به توان بازدارندگی در عرصه دفاعی و خودکفایی در تأمین نیازهای تسلیحاتی کشور که نشانگر عملکرد درست این منظومه است، تأثیر آن در الگو بخشی برای دیگر نظام‌های سیاسی، از دستاوردهای مهم انقلاب است که شاخصه‌های آن نظیر؛  تحقق کامل استقلال سیاسی و رفع وابستگی به ابرقدرت‌ها؛ اثبات اصل «نه شرقی، نه غربی» به‌عنوان یک اصل عملی و ممکن؛ احیای اسلام سیاسی به‌عنوان یک مدل قابل اتّکا در جهان معاصر؛ ارتقای سطح امید و آگاهی سیاسی در ملل جهان و جهان اسلام؛ تحوّل در نظام بین‌الملل (بر هم زدن موازنه‌ها و تضعیف سلطه شرق و غرب) و... افزایش نفوذ و اقتدار جهانی و منطقه‌ای ایران و شکل‌گیری نیروهای جبهه مقاومت در امتداد آن را در پی داشت، به‌گونه‌ای که در شرایط کنونی تنظیم راهبردهای منطقه‌ای بدون ملاحظه نقش و جایگاه آنها امکان‌پذیر نیست و به‌رغم تلاش قدرت‌های استکباری برای فشار و تحریم ایران برای عدم‌حمایت از این جنبش‌ها، آن‌ها خود به واقعیتی انکارناپذیر در عرصه تحولات منطقه‌ای وجهانی تبدیل‌شده‌اند.

نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام در روز ۲۳ فروردین‌ماه ۱۴۰۱  بر لزوم توجه به منظومه قدرت جمهوری اسلامی و تأثیر آن بر روند تحقق اهداف نظام اسلامی تأکید کردند. معظم له در این بیانات با برشماری برخی از ویژگی‌های این منظومه، یادآور شدند: «منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخش‌های مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملت‌ها تبدیل کرده است و ناامید کردن مردم و القای حس بن‌بست، جفا به مردم و انقلاب است.»

بایسته‌های تحکیم جایگاه ایران در روند تحولات منطقه‌ای وجهانی

مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان شرقی در ۲۷ بهمن امسال نیز ضمن به رخ کشیدن غلبه صدای ملت ایران به صدای دشمن در داخل، یک پرسش مهم را مطرح کردند و آن اینکه؛ «می‌گویند نظام رو به قهقراست و به بن‌بست رسیده است. اگر این ادعا درست است چرا اینهمه برای زمین زدن آن هزینه می‌کنید.»

در زمینه بایسته‌های تحکیم جایگاه ایران در روند تحولات منطقه‌ای وجهانی بر چند نکته می‌توان تأکید کرد:

۱- ایران قوی هر روز به شکلی در جهان رخ‌نمایی می‌کند وبه همین دلیل دشمنان باهدف به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ومهار اقتدار آن چند برنامه را در دستور کار قرار داده‌اند:

** تشدید فشارهای اقتصادی برای دامن زدن به اغتشاشات واعتراضات

** مهار ومقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران

** جلوگیری از تداوم فعالیت‌های هسته‌ای ایران

** ممانعت از بسط و توسعه قدرت نظامی ایران

۲- مقام معظم رهبری طی سالهای اخیر برضرورت کسب آمادگی بیشتر برای ورود به نظم جدید بین‌المللی تأکید نموده‌اند

۳- ایران تاکنون توانسته است در حوزه غرب آسیا نیروهای مقاومت را در تراز یک قدرت منطقه‌ای و تعیین‌کننده در معادلات هدایت نماید. مبتنی بر این دستاوردها ایران باید با تشکیل هاب مقاومت آن را درسطح یک ائتلاف بزرگ منطقه‌ای تثبیت و بر معادلات منطقه اثر بگذارد.

۴- راهبرد متوازن‌سازی روابط خارجی باید با قدرت پیگیری شود، ایران نه تنها با روسیه یا چین بلکه با هر بازیگری در هر نقطه از جهان در صورت رعایت دوگانه «استقلال» و تأمین «منافع ملی» می‌تواند ارتباط دوستانه برقرار کند.

۵ -روند تحولات منطقه‌ای وجهانی و ارتقاء نقش ایران در این تحولات، انتظارات از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را در سطوح و ابعاد مختلف افزایش داده وبا توجه به ضعف‌ها وکاستی های باقی مانده از گذشته، لزوم تحول و تحرک در ساختارها و رویکردها در این دستگاه را جدی‌تر کرده است.

۶- تجربه تعاملات گذشته با سلطه گران بیانگر آن است که برخورد از موضع قدرت در تغییر محاسبات دشمنان نقشی اساسی دارد، نظیر آنچه که در برخورد ایران با تفنگداران آمریکایی وانگلیسی، توقیف کشتی انگلیسی، عدم پذیرش نامه رئیس جمهور آمریکا در جریان سفر نخست وزیر سابق ژاپن به ایران ویا عدم پذیرش پیام فرمانده سنتکام از سوی سردار سلیمانی و... اتفاق افتاد. لذا تغییر در راهبرد غرب مستلزم تهاجم ترکیبی در مقابله با جنگ ترکیبی است؛ بنابراین، ایران می تواندبا ایجاد ظرفیت‌های نظام‌مند متناسب با اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی وهمگرایی دیپلماسی ومیدان، روندها را به نفع خود تغییر دهد.

کد خبر 581

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha