کمیته رصد و تحلیل شانا- بارها شنیده و گفته شده است که ما در وضعیت جنگ ترکیبی از سوی دشمن قرار گرفتهایم که از ابعاد مهم این جنگ ترکیـبی، بُعد اقتصاد و لایهای از آن، جنگ ارزی است. اما ظاهرا از گفت و شنود تا باور، فاصلهای زیاد وجود دارد و نشانه این فاصله، نداشتن وضعیت جنگی و عدم اعلام این وضعیت به مردم در بین خواص جامعه است.
مارک دوبوویتز، دانشآموخته دانشگاه عبری اورشلیم، طرفدار سرسخت رژیم صهیونیستی، مدیر اندیشکده بنیاد دفاع از دمکراسیها، از حامیان تشدید تحریمها علیه ایران و یکی از مهمترین فرماندهان خط مقدم جنگ اقتصادی علیه ایران است. او در یکی از توئیتهای خود اذعان داشت: «همانطور که پیشبینی میشد قیمت دلار به ششصدهزار ریال رسید. ممکن است زودتر از چیزی که فکر میکردم به یک میلیون ریال برسد».
تلاطمهای ارزی تصادفی نبوده و ما با یک جنگ ارزی تمامعیار مواجهیم که بعد از شکست پروژه براندازی پس از ۴ ماه تلاش، مرحله دوم آن یعنی نارضایتی اقتصادی شروع شده است و این جنگ با بازداشت دلالان و اخلالگران بازار ارز، قاعدتا حل نمیشود.
باید به خود جرأت داد
نابغه دفاع مقدس، شهید حسن باقری در یکی از یادداشتهایش در دوره حضور بنیصدر در جایگاه جانشین فرمانده کل قوا که با شکستهای ایران در جبهه همراه بود، در روزنوشت چهارشنبه ۵ فروردین ۱۳۶۰ از آرزویی گفت که مدتی بعد تحقق یافت. او نوشته بود: «باید به خود جرأت داد که این نوع جنگیدن به درد نمیخورد و لازم است که استراتژی در این جنگ عوض شود».
در خصوص گرانی افسار گسیخته دلار و سقوط ارزش ریال، باید ادبیات مناسب و مواجهه متناسب داشت. هرچند افراد مختلف با زاویه دیدهای مختلف، تحلیلهایی ارائه میکنند و هر کسی از ظن خود، درباره این موضوع حساس سخن میگوید. مثلا یک تاجر، در این خصوص از منظر مشکلات تجاری و بازرگانی سخن میگوید؛ و یک اقتصاددان و استاد دانشگاه بر اساس مباحث آکادمیک متعارف این مسأله را بررسی میکند. خلاصه هر کسی به طریقی موضوع قیمت ارز را تحلیل میکند. به همین نسبت مسئولین هم در وزارت اقتصاد، صمت، بانک مرکزی و اتاق بازرگانی، ادبیات مخصوص خودشان را در این زمینه دارند. اما کمتر کسی پیدا میشود که در مسأله ارزی، موضوعی را دنبال کند تحت عنوان «جنگ ارزی!» است.
بله با اخلالگران بازار سکه و ارز باید برخورد بشود، ولی این، اصل آن کاری نیست که باید در این کارزار و نبرد اقتصادی انجام شود، همچنانکه در دهه نود شمسی که جنگ تمامعیار اقتصادی و ارزی علیه ما آغاز شده، اینگونه اقدامات چندان تأثیری در بهبود اوضاع نداشته است و نتوانستهایم در مهار قیمت ارز، تنظیم نظام عرضه و تقاضا، جلوگیری از سقوط ارزش ریال و رفع مشکل معیشتی مردم موفق باشیم.
نبردگاه ما چهارراه استانبول تهران نیست، بلکه جای دیگری با افراد دیگری و شیوههای دیگری است. اینکه رهبر معظم انقلاب هشدار دادند یک سری دلائل سیاسی و امنیتی پشت این ماجرا است و مکرر از واژه جنگ اقتصادی استفاده میکنند و از دهه نود همواره نسبت به جنگ اقتصادی و آقایی دلار هشدار میدهند. بهعنوان مثال ایشان خاطرنشان کردهاند: «مسئول اروپایی میگوید اگر برجام نبود حتما جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ؛ اما جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است، جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعالیت و فناوری در داخل کشور است(۲۷/۱۱/۱۳۹۵). امروز عرصهی اقتصاد، بهخاطر سیاستهای خصمانهی آمریکا، یک عرصهی کارزار است، یک عرصهی جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصهی کارزار، هر کسی بتواند به نفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است» (۰۱/۰۱/۱۳۹۴).
اتاق شبیهساز جنگ اقتصادی!
از واقعیتهای میدانی این فرمایشهای رهبر معظم انقلاب، اقدام جیمز ریکاردْز (مشاور اقتصادی سیا و پنتاگون و نویسنده کتاب جنگهای ارزی(کارنسی وار(currency wars)) در سال ۲٠۱٠ که کتاب مرگ پول او نیز خواندنی است) در راهاندازی اولین شبیهساز اتاق جنگ اقتصادی در دانشگاه جانزهاپکینز است. سوگمندانه در قدیمیترین و یکی از معتبرترین دانشگاههای تحقیقاتی ایالات متحده آمریکا یعنی دانشگاه جانزهاپکینز اتاق شبیهساز جنگ اقتصادی علیه کشورهای غیر همسوی آمریکا از جمله ایران درست میکنند ولی در دانشگاه صنعتی شریف شاهد مبتذلترین حوادث در اغتشاشات اخیر بودیم. دانشگاهی که بسیاری از بهترین دانشجویان ایران را جذب میکند و علاوه بر دارندگان مدال طلای دانشآموزی در المپیادهای ریاضی، فیزیک، شیمی، نجوم و کامپیوتر، هر ساله تقریباً هزار نفر از بهترین رتبههای کنکور رشته ریاضیفیزیک جذب آن میشوند؛ مرکزی بهعنوان دانشگاه MIT ایران خوانده شده است و دانشآموختگان این دانشگاه سهم عظیمی از نخبگان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران را تشکیل میدهند، سطح درگیری فکری دانشجویاش را، تا سلف مشترک مبتذل میکنند؛ اینکه متأسفانه عدهای با شعارهای رکیک علیه بسیج به سلف حمله کنند، یک عده هم میز بگذارند پشت در سلف که بتوانند از ورود مهاجمین جلوگیری کنند.
مصیبت دلارزده شدن اقتصاد ایران
تا زمانی که ادبیات جنگ ارزی را متوجه نشویم و وجود جنگ عینی اقتصادی و مالی را باور نکنیم و متناسب با این باور و چشمانداز جنگی، وضعیت مناسب اتخاذ نکنیم، تقریبا هیچ اقدامی در مهار قیمت ارز و بهبود وضعیت معیشت موفق نخواهد بود. وقتی استاد دانشگاه را در سطح مترجم و مبلغ آرای افرادی مثل میلتون فریدمن(قتصاددان معروف آمریکایی و از بانفوذترین و در عین حال قویترین چهرههای تفکر اقتصاد لیبرالیستی) نگه داریم و حد دانشجوها را سلف مختلط، و از اکانومیکوار و کارنسیوار و جنگ و رویارویی ارزی و اقتصادی چین و روسیه، اقداماتی که ایران باید انجام بدهد، چیزی ندانند و نگویند، نقاط آسیبپذیرمان را نمیتوانیم بیابیم و آن را رفع کنیم.
حقیقت این است که در زمینه قیمت ارز، با جنگ روانی مواجهیم و دشمن در حال بازی با روان ملت ایران و بالا بردن قیمتها تحت تأثیر قیمت ارز است. توطئههای دشمن خارجی و سیاستهای اشتباه داخلی، به نحوی اقتصاد ایران را "دُلاریزه" کردهاند و برای خروج از این موقعیت باید تدبیر جدی برای جلوگیری از عرضه ارز در بازار آزاد اتخاذ شود. مثلا در کشورهایی مثل اروپا، شرق آسیا و شمال آفریقا، آفریقای جنوبی، ترکیه و... نمیبینیم که بازار آزاد ارز داشته باشند. باید هر تدبیری اندیشیده و مانع مبادلات غیر قانونی ارز شدهاند، همان تدبیر در ایران هم اعمال شود تا بازی با روان ملت ایران که ناشی از فضای مدیریت آمریکا و کشورهای معاند با جمهوری اسلامی است، مهار شود.
هدف از این جنگ ارزی، به هم ریختن اوضاع داخلی ایران است. ما نیازمندیهای ارزی روشنی داریم که توسط بانک مرکزی در ۴۰ عنوان مشخص شده است و تخصیص ارز برای این موارد قابل قبول است اما تأمین ارز برای قاچاق و خروج سرمایه قابل قبول نیست؛ بنابراین باید از مبادله ارز در بازار آزاد که تنها چند صد یا چند هزار دلال از آن منتفع شده و نوسانگیری میکنند، جلوگیری شود. باید از اختصاص ارز به تقاضاهای نامشروع ارزی جلوگیری شود.
در این مورد اگر نیاز به قانونگذاری جدید وجود دارد، باید برای آن به سرعت چارهاندیشی شود و اگر ظرفیتهای قانونی وجود دارد، باید استفاده شود تا معیشت و روان مردم از این بازی ارزی مصون بماند.
نظر شما