به گزارش شانا - متن زیر تحلیل آقای علی اکبر عباسی از اعضای جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی در خصوص احیای روابط ایران و عربستان است که در راستای استفاده از ظرفیت تحلیلی نیروهای جریان انقلابی در وبگاه شورای ائتلاف منتشر می شود.

انتشار این تحلیل در سایت شورای ائتلاف به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع جریان انقلابی از نگاه نیروهای انقلابی به موضوعات منتشر می شود.

وقتی روحانی به دلیل مکدر نشدن خاطر غرب و درتوهّم رسیدن به توافق با آمریکا به رئیس جمهور چین دومین قدرت جهان بی محلی کرد حداقل یکی از نتایج شوم آن رسیدن به صدور نفت به میزان بی سابقه ۲۰۰ هزار بشکه بود که بنا به اظهار نوبخت معاون برنامه و بودجه روحانی پول آن را هم نمی توانستند وصول کنند!!(مصاحبه نوبخت).

روحانی که ادعا میکرد زبان دنیا رابلد است کشور را در شرایط سخت تحریم با رویکرد التماس و تکیه به غرب به  بحران های اقتصادی و مردم نجیب ایران را به ضیق معیشت، بیکاری و تورم مبتلا کرد، دولت رئیسی با پیروی از منویات مقام معظم رهبری اصلاح و گسترش روابط با کشورهای اسلامی و همسایگان را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داد و البته همزمان با آن برای عبورکشور از مشکلات اقتصادی و ایجاد رفاه برای مردم نگاه خود را به شرق نیز پررنگ تر کرد.

اینکه دیگر آمریکا و غرب تنها گزینه روابط گسترده برای شرکای خود نیستند، [گرچه این مهم را دولت غربگرای روحانی درنیافت ] اما گسترش روابط روز افزون چین با کشورها غرب آسیا در منطقه ما به روشنی آن را اعلام می نمود، وجود سازمان شانگهای، آسه آن و دیگر سازمان های منطقه ای که چین ،هند و روسیه از اعضاء موثر آن می باشند نیز از  دلایل مهم این رویکرد درست دولت رئیسی می باشد، چنانکه تلاش دولت رئیسی به عضویت کامل ما در شانگهای منجر شد.

عربستان به عنوان شریک اصلی اقتصادی و سیاسی آمریکا و غرب در غرب آسیا در رسیدن هرگونه توافق ایران با غرب به عنوان یکی از موانع جدی بعداز اسرائیل به شمار می آمد.

 گسترش قدرت نرم ایران در منطقه و جهان، افزایش بازدارندگی موثر دفاعی ایران توسط سپاه و ارتش،غیرقابل اعتماد بودن آمریکا حتی در نجات عربستان در جنگ با یمن، آگاهی عربستان از نقش جنگ افروزی ناتو و آمریکا در همسایگی روسیه یعنی جنگ اوکراین و شاید واقع بینی عربستان در اینکه جهان به سرعت به سمت چند جانبه گرایی پیش می رود  باعث این شد که از رئیس جمهور چین درخواست وساطت برای برقراری رابطه با ایران را بنماید، براساس سیاست عزت ، حکمت ، مصلحت  آقای رئیسی از آغاز شروع دولتش اعلام کرده بود که سرنوشت کشور را به برجام گره نخواهد زد ( برخلاف روحانی و غربگرایان) در حالی که هیچ میز مذاکره ای را نیز ترک نخواهد نمود و اینکه حضور قدرتمندانه در صحنه جهانی کاراتر از دیپلماسی خنده است .

 البته صبوری مردم و تلاش دولت مردان و اتخاذ تدابیر درست اینک ما را کامِ مهمی دیگری به رسیدن کاهش تنش در منطقه و دستیابی به منافع ملی بیشتر نزدیکتر کرده است.

برقراری مناسبات کامل با عربستان می تواند سیاست های دولت نا مشروع، حافظ منافع غرب و برهم زننده آرامش میان ملل اسلامی یعنی اسرائیل را به باد دهد، اینک که اسرائیل از درون در حال فروپاشی است، حتی اگر از بحران کنونی عبور کند فروپاشی آن قطعی است، غرب تلاش خود در رسیدن به توافق با ایران را بیشتر خواهد کرد.

 با توجه به نتیجه بخش بودن سیاست بی اثرسازی تحریم توسط ایران و جدی گرفتن دیگر بازی کنان بین المللی و منطقه ای از جمله چین و روسیه در همراهی با ایران ( که البته متضمن منافع این دو کشور هم می باشد) توسط غرب ، رسیدن به شرایط ثبات اقتصادی و کاهش تورم دور از دسترس نیست، البته همواره تولید قدرت در داخل چاره کار است و نباید استقلال ، امنیت و سرنوشت ملت را به تصمیمات بیرون از واگذاشت.