کد خبر 815
۲۲ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۸
تحلیل/ آغازی بر پایان رژیم صهیونیستی

بتکارات مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی در وضعیت استثنایی کنونی علاوه براین که می تواند به کاهش اقتدار این رژیم بینجامد، استمرار عملیات های ایذائی میتوان جامعه مهاجر یهودی را از نظرروانی تخلیه کند.

کمیته رصد و تحلیل شانا- رژیم صهیونیستی ازآبان ماه‌ ۱۴۰۱ تاکنون درگیر وضعیتی از بی ثباتی و بحران زنجیره ای  شده است که در تاریخ تأسیس این رژیم بی سابقه است. بحران چند وجهی و اپیدمی‌وار کل ساختار سیاسی و امنیتی و حتی اقتصادی این رژیم را تحت تأثیرقرارداده است. مهم‌ترین بحران این رژیم در شرایط کنونی، بحران سیاسی و امنیتی است. تزلزل سیاسی و بحران مشروعیت، بحران اقتدار و بی‌ثباتی درساختارمدیریت سیاسی و همچنین خیزش سیاسی و نظامی فلسطینیان، مشهود ترین نمونه های بحران است که این رژیم هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کند. درگیرهای جدید با مقاومت نیز نشان داد که رژیم صهیونیستی علاوه بر بحرانهای ذکر شده در سطح راهبردی نیز با  بحران بازدارندگی نیز مواجه است. شرایط ذکر شده نشان‌دهنده آغاز چرخه‌ای از بی ثباتی پایدار در ساختارتصمیم سازی و تصمیم گیری  رژیم درسطوح راهبردی است که درآینده نزدیک هم نمی توان پایانی برای آن متصور شد. درچهارسال گذشته بحران‌های سیاسی و امنیتی پیش رونده، دولت جعلی صهیونیستی را درابعاد سیاستگذاری، تصمیم گیری و اقدام به شدت آزارمی دهد و چالش های راهبردی متنوعی را پیش روی آن قرارداده است که مقامات سیاسی و امنیتی رژیم از تکرار این چالش ها و ناتوانی در مدیریت آن اظهار عجزکرده اند. به همین جهت است که  از نوعی بن بست سیاسی در ساختار سخن می گویند و نسبت به فروپاشی رژیم هشدار می دهند. مقامات صهیونیستی امروز مجبور هستند درچند جبهه بجنگند که به اذعان مقامات ارشدآن امکانش فراهم نیست. براساس سندراهبردی نظامی رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۵ میلادی این رژیم درچند  جبهه[۱]  درگیری با حزب لله، گروه های فلسطینی، کرانه باختری و یک جبهه داخلی درگیر بوده اند.

۱. جبهه شمالی؛ شامل حزب الله در جنوب لبنان و جولان سوریه؛

۲. جبهه جنوبی؛ باریکه نوارغزه (حماس و جهاد اسلامی)؛

۳. جبهه کرانه باختری و مقاومت سیاسی و نظامی دراین منطقه؛

۴. جبهه ایران و حملات احتمالی از خارج مرزهای فلسطین؛

صهیونیست ها در کنار این چهار جبهه که با تعاریف معمول نظامی همخوان است یک جبهه نیز با عنوان «جبهه داخلی» پیش بینی کرده اند. منظور صهیونیست‌ها از جبهه داخلی، عرصه اجتماعی این رژیم است که در شرایط بحران  ممکن است واکنش های متعارض با سیاستها و تصمیمات دولت از خود بروز دهند. درشرایط فعلی رژیم با یک بحران سیاسی و اجتماعی نیز روبرو است که دراین سند پیش بینی نشده است. به عبارتی صهیونیست ها هم اکنون با بحران داخلی از نوع اعتراضات سیاسی و اجتماعی فراگیرمواجه است که رژیم را در وضعیت تزلزل سیاسی و امنیتی از ناحیه جامعه صهیونیست ها قرارداده است. آنها در این شرایط در حال تجربه کردن شکلی از بحران مشروعیت و مقبولیت هستند ...

دراین تحلیل مختصر، به بحران ناشی از تحولات کرانه باختری(درگیری مسجدالاقصی) و درگیری این رژیم با مقاومت در باریکه نوار غزه و حزب الله را مورد بررسی قرار می دهیم.

نام جنوب لبنان، با نام «حزب الله» عجین شده است و هرگونه اقدام از آن نقطه ناگزیر اذهان را به سمت حزب الله سوق می دهد. اما حمله موشکی مقاومت فلسطین به سرزمین های اشغالی از جنوب لبنان باب جدیدی را از مقاومت در برابر صهیونیستها باز کرده است. اعلام رسمی حزب الله درباره نداشتن نقش در حملات اخیر و تصریح بر منشأ فلسطینی بودن حملات  شرایط جدید را پیش روی مقاومت درمنطقه قرارداده است و به شکلی آرایش سیاسی و امنیت منطقه را دستخوش تغییرکرده است. اتخاذ استراتژی جدید از سوی جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیوینستی نهادهای سیاسی و امنیتی این رژیم را در حوزه تصمیم گیری و اقدام با چالش جدی روبرو کرده است و سطح واکنش های این رژیم در برابر تحرکات و ابتکارات مقاومت را به شدت کاهش داده است. این مساله در ابعاد پدافندی و آفندی مشهود و محسوس است. واکنش اخیر صهیونیستها در مقابل اقدامات جبهه مقاومت موید این مهم است که توان بازدارندگی رژیم به شدت دچارفرسایش شده است و به میزان بالایی کاهش یافته است. به بیانی دیگر، رژیم امروز نه تنها نمی تواند از امنیت پایدار و بازدارندگی پایدار سخن بگوید بلکه در مدیریت وضعیت اوضاع سیاسی و امنیتی فلسطین در بخش فلسطینی نشین و یهودی نشین با شکلی از چالش پایدار روبرو است که از نظر فیزیکی و روانی و رسانه ای نیز توان کنترل و مهارآن را ندارد و به ناچار به اتخاذ تصمیمات مقطعی و واکنش های بشدت ضعیف اکتفا می کند.

به شکلی که حتی صدای خودصهیونیستها را هم درآورده است. شرایط حاکم برساختار سیاسی و امنیتی رژیم و اظهارات مقامات ارشد آن که با تزلزل سیاسی دردرون و انزوای سیاسی در بیرون روبرو است؛ خلاقیت و ابتکار عمل را درمدیریت اوضاع ازدست داده است و در کنش و واکنش ها بسیار محتاط عمل می کند و نگران تشدید و گسترش درگیری وخارج شدن کنترل اوضاع در وضعیت بعد از بحران است. از این رو کل ساختار سیاسی و امنیتی رژیم درفضای تردید و دوگانگی جدید گرفتارآمده است و قدرت اتخاذ تصمیم درست و تمام کنندگی را ازدست داده است. به همین جهت مقاومت رژیم درواکنش به اقدامات مقاومت از لبنان و نوارغزه به اقدامات تاکتیکی با هدف کاهش فشار افکارعمومی و اپوزیسیون در داخل اراضی اشغالی اکتفا کرده و تلاش  دارد به شکلی رفتارکند که خطوط قرمز اعلامی از سوی مقاومت را رعایت کند و مقاومت را به اقدام سخت تر وادار نکند. بنا به تحلیل صهیونیست ها،  هرگونه پاسخ مجدد عملا موجب به حرکت درآمدن چرخه جنگی دیگر خواهد شد که در آن صورت بازنده اصلی ابتدا نتانیاهو و کابینه وی و در نهایت رژیم صهیونیستی خواهد بود. به بیانی دیگر، آغاز جنگی دیگر به معنای پایان کابینه جدید نتانیاهو خواهد بود و تضعیف وضعیت راهبردی رژیم را به دنبال خواهد داشت.

مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان نیز با اشراف بر وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی و وضعیت بغرنج و بحرانی کابینه نتانیاهوبه عنوان یک فرصت تاریخ می نگرند که می تواند در پیشبرد اهداف راهبرد مقاومت نقش تعیین کنندگی داشته باشد. از این رو، حاضر نیستند فرصت استثنایی کنونی را قربانی ملاحظات سیاسی و منافع بازیگران پیرامونی درجهان عرب کنند و به نتانیاهو فرصت فرافکنی و بهره برداری از وضعیت را بدهند. از این رو درپاسخ به تصمیم و کنش کنترل شده کابینه امنیتی نتانیاهو با عقلانیت و هوشمندی تمام عمل کرده و می کنند چرا که طبق دستگاه تحلیل مقاومت اقدام نظامی اسرائیل نه چیزی به مزیت‌های تاکتیکی و استراتژیک این رژیم افزوده است و نه از هیچ یک از مزیت های تاکتیکی و راهبردی مقاومت کاسته است.

بلکه به تقویت موقعیت، قدرت و اقتدارمقاومت و اتحاد جبهه مقاومت منجرشده است که دربحران اخیر شکل جدیدی از انسجام، همگرایی و اتحاد درمیان جریانهای مقاومت را شاهد بودیم که از برکات محسوس آن ایجاد بازدارندگی راهبردی در برابر صهیونیست ها بوده است. این وضعیت را رسانه ها و تحلیلگران رژیم صهیونیستی به صراحت اعتراف می کنند که از آن جمله می توان به این تحلیل روزنامه یدیعوت آحرونوت که گفته؛ «بازدارندگی اسرائیل به طور مستمر در حال فرسایش است»، اشاره کرد. این روزنامه افزود: در گذشته نگرانی هایی در خصوص کاهش قدرت بازدارندگی وجود داشت که در روزهای گذشته این مساله به اثبات رسید».طبق این اعتراف، فراگیر شدن اقدامات فلسطینیان در کل جغرافیای فلسطین دومینوی شکست های دشمن و تکرار شکست درعرصه های مختلف سیاسی و نظامی و امنیتی را برای افکارعمومی و اصحاب سیاست و رسانه نمایان کرده است. برآیند این وضعیت این است که اولا؛  مقاومت آنقدر توانمند است که دشمن خود را در وضعیت محاصره قرارداده است  و این حصر را تشدیدشده می بیند؛ و دوما؛ اوضاع بحرانی صهیونیست و تشدید جنگ قدرت در درون ساختار سیاسی و امنیتی رژیم یک فرصت تاریخی است که مقاومت باید با استفاده حداکثری از آن به عنوان عامل شتاب دهنده نقش تاریخی خود در اضمحلال رژیم صهیونیستی و آزادی فلسطین  از این پس نقش بیشتری ایفا کند و این رژیم را در سراشیبی به سمت سقوط سریعتر سوق ‌دهد تقارن این اوضاع با روز قدس ۲۰۲۳می تواند آغازی بر پایان رژیم صهیونیستی و شکل گیری حکمرانی فلسطینی بر خاک فلسطین باشد.

ابتکارات مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی در وضعیت استثنایی کنونی علاوه براین که می تواند به کاهش اقتدار این رژیم بینجامد، استمرار عملیات های ایذائی میتوان جامعه مهاجر یهودی را از نظرروانی تخلیه کند و اعتماد به نفس عمومی را به شدت کاهش دهد و زمینه روانی مهاجرت معکوس آنها را فراهم سازد. البته از کید جبهه ضد مقاومت نیز نباید غفلت کرد؛ دشمن که در وضعیت حیات و ممات قرار بگیرد ممکن است برای حفظ حیات سیاسی و بقای خود  به اقدامات غیرمنتظره متوسل شود. تبادل نظر مقامات سیاسی و امنیتی رژیم با مقامات آمریکایی و غربی برای کنترل اوضاع حکایت از تلاش دشمن برای فرار از مرگ را دارد. از این رو جبهه مقاومت باید هوشمندانه رفتار دشمن را زیر نظرداشته باشد و تدابیر لازم را برای دردست داشتن ابتکار عمل در نبرد کنونی اتخاذ کند و مراقبت کند که در فضای تعیین کننده فعلی ابتکارعمل را از دست جریان مقاومت خارج نشود. درگیرکردن کشورهای عربی، بویژه دولت لبنان، بهره گیری از اقدامات تروریستی و انفجار در کشورهای محل استقرار مقاومت و حتی بهره گیری از ظرفیت داعش در برابر مقاومت از امکانات و ابزارهایی است که جبهه ضد مقاومت با توسل به آنها بدنبال تغییرصحنه نبرد و آرایش سیاسی و امنیت منطقه است تا هزینه جدیدی را برجبهه مقاومت تحمیل نماید.

 

[۱] . تعریف صهیونیست‌ها از جبهه عملیاتی با تعریف متداول در عرصه نظامی کمی متفاوت است، بدین جهت که در تعاریف معمول نظامی، نقطه درگیری با جبهه دشمن تعریف می شود که معمولاً نقاطی جغرافیایی است که درگیری در آنجا رخ می دهد.

کد خبر 815

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha