کمیته رصد و تحلیل شانا- دور جدید درگیریها در سودان ادامه یافته است. گویا آمریکا در این سودا است تا باب جدیدی از درگیریهای فرسایشی را اینبار در قارّه سیاه، رقم بزند. سودان، اکنون، معرکه جدید برای تداوم سیاستهای استکباری غرب است که بازیگران مختلف در آن نقش دارند. نشانههای مختلف حاکی از آن است که نیروهای موسوم به واکنش سریع به فرماندهی ژنرال حمیدتی، مورد پشتیبانی کشورهای مختلف ازجمله امارات هستند. اگر چه ژنرال برهان و حمیدتی در اصل وابستگی به غرب تفاوت چندانی با هم ندارند اما درست دیدن صحنه میتواند به موضعگیری کماشتباه کمک کند. مطلب زیر به بازیسازیها و بازیگریهای حکومت امارات پرداخته است. حکومتی که دوست دارد در همه عرصهها، جای عربستان را بگیرد.
امارات زودتر از همه وارد صحنه سودان شد
شروع دور جدید درگیریها در سودان بین ارتش به رهبری عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع به رهبری محمد حمدان دقلو، معروف به حمیدتی، پای بازیگران منطقهای را به میان کشیده است تا از آب گِلآلود برای تأمین منافع خود ماهی بگیرند و امارات زودتر از دیگران وارد گود شده است. مقامات امارات با وجود اینکه در ظاهر از دو طرف درگیری خواستهاند تا خویشتنداری کرده و ثبات را به سودان برگردانند اما شواهد و قرائن حاکی از این است که حاکمان ابوظبی بیشتر در جبهه حمیدتی هستند.
سودان بهعنوان یک کشور دریای سرخ با موقعیت جغرافیایی مهم برای دسترسی به جنوب صحرای آفریقا و همچنین مسیرهای تجارت جهانی و زنجیره تأمین از طریق تنگه بابالمندب اهمیت دارد و کشورهای عربی خلیج فارس نیز در سودان منافعی در زمینه سرمایهگذاری، امنیت غذایی و سایر حوزهها دارند و به همین خاطر روی درگیریهای این کشور متمرکز هستند. درحال حاضر، عربستان سعودی و امارات بیشترین نفوذ را در سودان دارند و این امر بهویژه در سالهای پس از سرنگونی عمر البشیر، دیکتاتور سابق سودان در سال ۲۰۱۹ قابل توجه بوده است.
زد و بند مالی امارات و حمیدتی
از آنجا که در همه بحرانهای منطقهای همیشه پای یک کشور خارجی در میان است، در سودان هم رد پای امارات بهخوبی مشهود است. در سالهای اخیر، گزارشهایی از همکاریهای مالی و امنیتی حمیدتی منتشر شده است که همین مسأله برخی تحلیلگران را به این ارزیابی رسانده است که ابوظبی در شعلهور کردن آتش درگیریها نقش مهمی داشته است و همه این گمانهزنیها بر اساس وجود روابط قوی بین حاکمان ابوظبی و حمیدتی در سالهای اخیر است.
امارات ارتباط نزدیکی با حمیدتی دارد که نیروهای پشتیبانی سریع او اکثر معادن طلای سودان را کنترل میکنند و در صادرات طلای سودان به دبی مشارکت دارند. در همین رابطه، کنسرسیومی از شرکتهای اماراتی از جمله شرکتی وابسته به صندوق سرمایهگذاری این کشور، در اواخر ۲۰۲۲ توافقنامهای ۶ میلیارد دلاری برای ساخت یک منطقه صنعتی و تأسیسات بندری جدید در شمال سودان در ساحل دریای سرخ امضا کردند.
امارات همچنین روابط امنیتی عمیقتری با حمیدتی دارد و تعدادی از نیروهای واکنش سریع را در مناطق از جمله یمن به خدمت گرفته است. مشخص است که ژنرال حمیدتی بسیاری از ثروت و فعالیتهای تجاری خود را در دوبی نگه میدارد و حاکمان ابوظبی از این مسأله بهعنوان اهرم فشار برای نفوذ به حمیدتی استفاده میکنند.
ابوظبی تأمینکننده تسـلـیـحـات نیروهای واکنش سریع
امارات هم در یک دهه گذشته در سودای نفوذ در شمال آفریقا بود و سعی کرد تا از حمیدتی بهعنوان مهرهای برای نفوذ در سودان استفاده کند. همکاری نیروهای واکنش سریع سودان و امارات در جنگ یمن به اوج خود رسید و هزاران نفر از شبهنظامیان واکنش سریع در ازای دریافت پول برای ابوظبی در برابر جنبش انصارالله میجنگیدند.
روزنامه تلگراف هفته گذشته در گزارشی تصاویری از راکتهای ترموباریک ضبط شده توسط نیروهای ارتش سودان منتشر کرد که گفته میشود احتمالا از سوی امارات به شبهنظامیان حمیدتی تحویل داده شده است. ویدئویی نشان میدهد که جعبههای راکتهای ترموباریک ۱۲۰ میلیمتری با علامتهایی نشان میدهد که در سال ۲۰۲۰ در صربستان تولید شده و بعداً به امارات عرضه شدهاند.
به گفته تحلیلگران، این ویدئو اعتبار امارات را بهعنوان یک میانجی بیطرف در سودان تضعیف میکند. از سوی دیگر، سندی افشا شده است که نشان میدهد نیروهای واکنش سریع بیش از ۱۰۰۰ وسیله نقلیه را طی شش ماهه اول ۲۰۱۹ از نمایندگیهای امارات خریداری کرده است که اکنون در درگیریهای داخل سودان از آنها استفاده میکنند.
بحرانسازی امارات از خلیج فارس تا شمال آفریقا
محمد بن زاید که در یک دهه گذشته عملا سکان هدایت امارات را برعهده داشت و در سودای تبدیل کشورش به قدرت اول منطقه بود، به همین خاطر سیاست توسعه نفوذ در کشورهای عربی منطقه را در دستورکار قرار داد تا در مناطق مختلف متحدانی را برای خود دست و پا کند و بیشتر روی کشورهایی دست گذاشت که دچار نآرامی و بیثباتی بودند.
بر کسی پوشیده نیست که در سالهای اخیر، امارات بهعنوان یک بازیگر اصلی ظاهر شده است و از ثروت عظیم خود برای تأثیرگذاری بر رویدادها نه تنها در منطقه بلکه در سراسر جهان استفاده میکند.
در حالی که این کشور خود را بهعنوان بازیگر ثباتساز در منطقه معرفی میکند اما نقش ابوظبی در تربیت و ظهور فردی در قامت حمیدتی تنها یکی از نمونههای متعددی است که نشان میدهد این شیخنشین خلیج فارس برخلاف ادعاهای خود عامل ایجاد هرج و مرج از خلیج فارس تا شمال آفریقا است. نقش بیثباتساز آن در تأمین مالی و حمایت از مزدوران در کشورهایی مانند لیبی و یمن کاملاً شناخته شده است.
این کشور کوچک خلیج فارس که ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد و اکثریت قریب به اتفاق آن را کارگران خارجی تشکیل میدهند، اغلب با تحسین یا تحقیر بهعنوان «اسپارت کوچک» شناخته میشود (کشوری که بیش از وزن جغرافیایی خود سودای قدرت دارد) بهشدت به مزدورانش در کشورهای درگیر بحران متکی است تا از طریق آنها برنامههای جاهطلبانه خود را پیاده کند.
یمن یکی از این کشورها بود که فرصت خوبی را برای نسل جدید رهبران ابوظبی فراهم کرد تا خودی نشان دهند. با اینکه عربستان سعودی رهبری ائتلاف سعودی را برعهده داشت اما دیری نپایید که امارات کنترل همهچیز را در میدان یمن بهدست گرفت و با مزدوران گوش به فرمان خود از جمله «شورای انتقالی جنوب» توانست جای پای خود را در جنوب این کشور محکم کند و در حال حاضر بسیاری از جزایر بکر و مناطق نفتخیر یمن تحت کنترل مزدوران امارات قرار دارد.
حمایت امارات از مزدوران گروههای شبهنظامی در سراسر منطقه، چهرهای منفی از این کشور در بین افکارعمومی به تصویر میکشد که فعالانه به بیثباتی و درگیری دامن میزند. اقدامات امارات بهجای ارتقای ثبات و امنیت در کشورهایی مثل سودان، به فروپاشی نهادها و ظهور بازیگران غیردولتی خشن کمک میکند که تبعات آن دامن سایر کشورها از جمله حامیان آنها را خواهد گرفت و راه رسیدن به صلح را مسدود خواهد کرد.
جمعبندی:
امارات متحده عربی در ادامه سیاست نقشآفرینی خود در منطقه پس از بحرانسازیهای مختلف در لبنان و یمن و سوریه و لیبی و... اکنون برای ایفای نقش فعالتر، تلاش دارد در سودان، نقش فعالتری را ایفاکند و بهعنوان یکی از بازیگران اصلی جایگاه خود را عمق ببخشد.
تربیت نیروهای مزدور و تجهیز آنان به انواع سلاحها، بخشی از این نقشآفرینی ها است که به کمک پول و ثروت بادآورده حکام اماراتی انجام میشود. البته تجربه نشان داده است حکومتهایی از این قبیل که فاقد عمق راهبردی در منطقه هستند بیش از آنکه به خود کمکی کنند در خدمت اهداف استکبار و صهیونیسم در میآیند.
نتیجه این هزینههای گران البته؛ چیزی جز شکستهای گران و خسارتبار برای ایشان نیست. چیزی که در یمن و عراق و سوریه این روزها مشاهده میکنیم. بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که نتیجه درگیریهای امروزه در سودان به نفع جبهه مقاومت تمام شد.
نظر شما