به گزارش شانا، نورالدین قدیمی، معاون استان‌های شانا، در کانال شخصی خود در پیامرسان ایتا طی یادداشتی با تیتر «عاشورا هنوز تکرار می‌شود»‌ نوشت: یکی از مهمترین ابعاد قیام عاشورا که منطبق بر جامعه امروز نیز می‌باشد، جنگ‌شناختی است که ریشه‌های آن از غدیر شروع شد و در نهایت به واقعه عاشورا ختم گردید. تغییر در نگرش‌ها و ارزش‌های جامعه از طریق نگاه ارتجاعی به مسائل، همان نسخه‌ای است که جریان تحریف از طریق آن، عاشورا را رقم زد و دقیقا مصداق‌های آن در جامعه امروز ما به روشنی قابل مشاهده است.

البته جنگ‌شناختی همیشه بوده و هست. جنگ‌شناختی یعنی همین که در بحبوحه جنگ صفین، این قدر فضای ذهنی و ادراکی، علیه حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) تنگ شود که فردی مانند ربیع‌بن خثیم که جزو زُهاد ثَمانیه (هشت زاهد معروف قرن اول ) بود، در حقانیت طرفین شک بکند. جنگ‌شناختی مانند آتش افتادن به جنگل است و تر و خشک را جدا نمی‌کند. فردی که بر فرق امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) ضربه می‌زند، حضرت را می‌شناخت، مقامش را می‌شناخت و حتی در برخی روایات تاریخی آمده است که او تنها کسی بود که سه بار دستان امام را گرفته و با ایشان بیعت کرده بود.

 کسی که گلوی فرزند پیامبر(ص) حضرت سیدالشهدا علیه السلام  را برید، او را بهتر از همه می‌شناخت. علی ایحال خواص طرفدار باطل همگی مُردند؛ اما داستان آنها باقی مانده است.  امروز شبث‌ها تکثیر شده‌اند؛ یکی از آنتن‌های ملکه و آل‌سعود بیرون می‌زند و یکی از لابه‌لای توئیتر و اینستاگرام. فرقی هم  نمی‌کند، ممکن است یکی معمم باشد و چند روزی لُمعه دمشقیه و یا مکاسب خوانده باشد و یا مُکَلایی از دل مکاتب فلسفی و سیاسی و یا شاید بازیکنی که به غیر از دریبل زدن، چیزی در وجودش نتوان یافت و یا افراطیون دیروزی که امروز به حضرت مهسا و السا دخیل می‌بندند؛ مثل مهدی نصیری. این سنت الهی است، تقوایی که لق بزند و بصیرتی که لنگ بماند سرانجامش اینگونه شدن است.

امروز هم مانند هماورد صفین و واقعه عاشورا، آنچه نیاز است اول شناخت عرصه است. اول باید شناخت که حق کجاست و باطل کیست؟ چرا که اولین توصیه حضرت امیر(ع) این بود که فرمود: «حق با شخصیت‌ها شناخته نمی‌شود؛ حق را بشناس تا اهل آن‌ را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل باطل را بشناسی.» گام دوم اما عمار شدن و جهاد تبیین است؛ آنچه شمشیر مالک را تیز می‌کرد و قیام عاشورا را زنده کرد، زبان برّان عمار یاسر و روایت زینبی بود. 

در طول تاریخ، بودند کسانی که کار حسینی  کردند و رسالت خود را به انجام رساندند و امروز نوبت به آن هایی رسیده است که باید گام در راه گذارند و کار زینبی کنند و رسالت عاشورایی خود را به انجام رسانند.

دیروز اگر دشمن سوار بر اسب جهالت مردم آن دوران شد و برای نابودی جسم مطهر حضرت سید الشهدا و یارانش به کربلا آمد و ماموریت خود را به انجام رساند، امروز هم، سوار بر همان اسب  شده و برای  نابودی اندیشه حسینی  با تمام توان و همه اعوان و انصارخود به صحنه مبارزه آمده و برای هر مبارزی هم نقشی پیچیده تعریف کرده است که شاید واضح‌ترین و آسان ترین صحنه و نقش مبارزه عمله های میدانی دشمن، برهنه شدن و هتک حرمت از هیئات مذهبی و مقدسات دینی باشد.

رزمندگان جبهه حق، باید صحنه را بشناسند و مطابق با نقشه های عملیاتی دشمن،  وارد جهاد تبیین شوند و طرح مقابله آگاهانه آماده  و وظیفه روشنگری خود را به انجام رسانند.