کد خبر 1831
۲۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۱
تحلیل/ اهمیت ورود یمن در حمایت از مقاومت غزه

راهبرد عملیاتی صنعا به‌عنوان شاخه‌ای از محور مقاومت می‌تواند بیانگر ماهیت توانمندی داخلی و منطقه‌ای آنها باشد.

کمیته رصد و تحلیل شانا- با آغاز نبرد حماس با رژیم صهیونیستی و طوفانی که به راه افتاد، محور مقاومت انگشت خود را بر ماشه‌ها فشرد. گرچه فشردن ماشه‌ها از سوی هر بخشی از محور مقاومت ویژگی‌های متفاوتی دارد و با تاکتیک‌های متفاوتی در قالب راهبردی واحد شده است و می‌شود، هر بخشی برحسب برآوردهای میدانی در عرصه سیاسی و عملیاتی کنش می‌کند. با وجود این، وجه اشتراک و مخرج مشترک تمامی آنها افزایش متغیرهای فشار و آسیب‌رسانی به صهیونیست‌هاست.

۱-انصارالله یمن به عنوان یکی از اضلاع مقاومت و با توجه به اصل صهیونیسمستیزی آنها که در مانیفست انقلابیشان نیز عیان است، نبردی با صهیونیستها کلید زدند و تحولات اخیر را وارد معادلات تازهای کردند. نباید فراموش کرد، صنعا بهدلیل محدودیتهایی همچون دوری مسافت و خطرات بالفعل و بالقوه چندین ساله در قلمرو جغرافیاییاش انتخابهای محدود و کمدسترستری دارد. هرچند با همین محدودیتها و گزینش ترکیبی آنها توانسته است قلب اهداف مدنظر را در تل آویو ضربه بزند و به چالشی نوپدید برای صهیونیستها مبدل شود.

۲- واقعیت این است، ورود صنعا به نبرد میدانی با صهیونیست‌ها نه تنها تصویرسازی‌ای نو از قابلیت‌های محور مقاومت و غلبه بر مسافت‌هاست، بلکه نوعی تسویه‌حساب با آنها (صهیونیست‌ها) در جریان تجاوزات و حمایت‌های اطلاعاتی و مستشاری به عدن در نبرد با صنعا در هشت سال گذشته نیز به شمار می‌رود.

۳-  نکته قابل توجه در زمینه رویکرد اخیر صنعا در نبرد مستقیم با تل‌آویو این است، یمن با کنش‌گری اخیر خود نشان داد دیگر از وضعیت جنبش خارج و عملاً به دولتی با خاستگاه ملی و تعیین اهداف دولتی در ورای مرزهایش تبدیل شده است. در واقع، خروج از وضعیت جنبش‌بودن به ساختار و سازوکار دولتی سه پیامد مهم به همراه دارد:

الف)  بلوغ رهبری سیاسی و نظامی از سطح درون سرزمینی به سطح فرا سرزمینی؛

ب) شناخت و باور به قابلیت‌ها و ظرفیت‌ها؛

ج) تنوع‌بخشی در کنش‌گری و ورود به عرصه تحولات منطقه‌ای و معرفی خود به عنوان بازیگر منطقه‌ای در مدار محور مقاومت.

صنعا با اشراف و تسلط به منابع مربوطه، ارزیابی داده‌های میدانی و مسئولیت‌پذیری در زمینه مذکور نه تنها زمینه‌های قدرت‌گستری سرزمینی، بلکه ژئوپلیتیکی در عرصه نبرد با متجاوزان داخلی و منطقه‌ای را در پیش گرفته است؛ به نحوی که در نبرد با صهیونیست‌ها نه تنها حضور آنها را در مناطق جنوبی یمن، بلکه در حوزه دریایی در دریای سرخ به عنوان مسیر ترانزیتی مورد تهدید قرار داده است.

۴-  صنعا به خوبی دریافته است در نبرد با تجاوزات صهیونیست‌ها در قالب کمک‌رسانی و حمایت اطلاعاتی و امنیتی در جنوب یمن بهترین راهبرد کشاندن نبرد به درون سرزمین‌های اشغالی است. به بیان جامع‌تر، تغییر زمین بازی و گشودن آتش بر روی صهیونیست‌ها به‌معنای انسجام‌بخشی به باور منطقه‌ای صهیونیست‌ستیزی و رهایی قدس و نیز نشان دادن قدرتی است که صهیونیست‌ها از آن غافل یا آن را دستکم گرفته بودند، یا این‌که در محاسبات و برآوردهایشان دچار اشتباه شده‌اند.

۵- راهبرد عملیاتی صنعا به‌عنوان شاخه‌ای از محور مقاومت می‌تواند بیانگر ماهیت توانمندی داخلی و منطقه‌ای آنها از سویی و هشداری تهدیدآمیز برای رژیم صهیونیستی از سوی دیگر باشد. تهدیدی که مبیّن موجودیت نیروی نوظهور علیه منافع تل‌آویو در عرصه منطقه‌ای و در عرصه داخلی در درون مرزهای سرزمین‌های اشغالی است.

۶-  علاوه بر این، رویکرد صنعا نسبت به انجام عملیاتهای پهپادی و موشکی علیه تل آویو در قالب دولتی سیاسی در حال انجام و اجراست که در نوع و قالب خود بدیع به شمار میرود؛ عملیاتی که علیه صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی فعال شده و آنها را به چالش کشیده است.

کد خبر 1831

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha