کمیته رصد و تحلیل شانا- از هنگامیکه رهبر معظم انقلاب اسلامی جملاتی کوتاه درباره رفراندوم مطرح کردند حجم گستردهای از واکنشها را در جامعه برانگیخته است. در این میان گفتهها و نوشتههای منتقدین قابل تامل و بررسی است. مثلا برخی گفتند که اگر مردم قدرت تحلیل ندارند شرکت آنها در همه پرسی نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی چگونه قابل تحلیل و تفسیر است. برخی نیز مدعی شدند چرا وقتی جوانهای کشور عازم جبههها میشدند کسی مانع رفتن آنها نشد و نگفت که چون قدرت تحلیل ندارید نروید!
۱- به نظر میرسد بدون در نظر گرفتن عنصر اقتضائات زمانه و تخصصی و پیچیده شدن امور نمیتوان دریافت درست و دقیقی از بیان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره رفراندوم پیدا کرد. اجازه بدهید این موضوع با ذکر برخی تجربیات و وقایع کشور به بحث گذاشته شود.
۲- فروردین ماه سال ۱۳۹۷ بود که نرخ ارز کمتر از یک سال از روی کار آمدن دولت دوازدهم سیر صعودی به خود گرفت. این نرخ که از دی ماه سال ۱۳۹۶ از ۴۴۰ تومان به ازای هر دلار فراتر رفته بود، در اولین روزهای کاری سال ۱۳۹۷ بنابر گزارش موجود خبرگزاریهای رسمی از ۵۵۰۰ تومان نیز فراتر رفت و بعضا به ۵۸۰۰ تومان نیز رسید. در پی این وضعیت دو جلسه مهم به ریاست رئیس جمهور وقت برگزار شد و طبیعتا رجال اقتصادی جریان اصلاحات نیز در آن جلسات حاضر بودند. در این جلسه دو تصمیم مهم و تاریخی گرفته میشود که برخی اقتصاددانان آن دو تصمیم را از پرخسارتترین فجایع اقتصادی تاریخ ایران نام میبرند. نخست مصوب میشود که سیاست کنترل نرخ ارز اجرا شده و نرخ ارز کنترلی در نظر گرفته شود! درباره قیمت نرخ ارز نیز نظر آقای روحانی عدد۳۸۰۰ تومان است و نگاه مدیران بانک مرکزی عددی حدود۶۵۰۰ تومان. در همین میانه آقای جهانگیری وارد بحث میشود و میگوید نه آن و نه این، وسطش را بگیریم! و عدد۴۲۰۰ را مطرح و سپس اعلام میکند. نرخ ارز ۴۲۰۰ که به ارز جهانگیری معروف است بدینگونه متولد میشود!
۳- بر اساس بررسی صورت گرفته، آمار تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی در ۳ سال اول اجرای این سیاست نشان میدهد طی این مدت ۷۷۵ هزار میلیارد تومان یارانه هدر رفته است. در حالی که با این مبلغ امکان ایجاد اشتغال برای ۷ میلیون نفر، ساخت ۷۷ میلیون مترمربع مسکن و خرید ۲۵۰ فروند هواپیما امکان پذیر بود. همچنین این مبلغ معادل تامین ۹۰ درصد بودجه کشور در یک سال، همسان سازی حقوق معلمان با بودجه ۸۰ هزار میلیارد تومانی، پرداخت یارانه یک میلیونی در یک سال به ۶۰ میلیون نفر و تخصیص ۷ برابر بودجه عمرانی استانها بود.
۴- فقره فوق علیرغم طولانی شدن بدین خاطر آورده شد تا نشان داده شود که مسائل مهم زمانه تا این میزان واجد پیچیدگی است. آن قدر هم پیچیده و ابهام بر آنها تسلط دارد که در جلسهای که رجال اقتصادی اصلاحطلب حضور دارند چنین تصمیماتی جبرانناپذیر و خسارتآفرین گرفته میشود. به گونهای که دولت کنونی و طبیعتا مردم تا همین حالا باید تاوان این فاجعه بزرگ را پس دهند. جالبتر اما زمانی است که افرادی که این خسارت را بر کشور و مردم تحمیل کردند اینک مدعی هستند برای حل مسائل مهم از مردم نظرخواهی کنیم.
۵- مراجعه به متخصصان برای حل مشکلات اقتصادی و بیان این نکته که مردم تحلیل صحیح و کامل از موضوعات مناقشه برانگیز ندارند سخن معتبری است. چون پیچیدگی و تخصصی شدن مسائل و مناقشات کار بررسی و تحلیل مسائل را برای همگان دشوار کرده است. این موضوعات پیچیده و پرابهامِ تخصصی را نباید با زمانه و موضوعاتی مانند تعیین نظام جمهوری اسلامی یا اعلام نظر درباره قانون اساسی و یا حمایت و رفتن مردم و جوانان به جنگ مقایسه کرد. آنهم مردمی که از دهه۴۰ پای درس و مکتب امام نشستهاند و عقاید اسلامی و انقلابی را از ایشان و شاگردان امام مشق کردهاند.
۶- موضوعات و مسائل تخصصی زمانه منحصر به موضوعات اقتصادی نیست. بیاد دارم که در سال ۹۴ در یک نشست، یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده در پاسخ به این سؤال که ضمانت اجرای برجام چیست و در کجای متن آن قرار دارد، پاسخ عجیب و باور نکردنی داد؛ او گفت پرستیژ بینالمللی آمریکا ضامن اجرای توافق هستهای است! به عبارت سادهتر آمریکا برای حفظ آبروی خودش هم که شده کاری نمیکند که برجام هوا شود! این تحلیل کارشناس مهم و اصلی تیم مذاکرهکننده را مقایسه کنید با تصمیمی که ترامپ در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ گرفت و مانند آب خوردن از برجام خارج شد! پیچیده شدن مسائل زمانه به حدی است که وزیر شناخته شده کشور و منسوب به اصلاحطلبان در مهرماه ۱۴۰۰ اعلام کرد که «در مجلس گفتم در برجام کلمه «تعلیق» وجود ندارد؛ اشتباه از من بود. چهار بار کلمه «تعلیق» در برجام وجود دارد ولی مذاکرهکننده ما به من اطلاع نداده بود»!
۷- بیان و سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی ناظر بر چنین وقایع تلخ و جبرانناپذیری بوده که در گذشته رخ داده است. در شرایطی که مدعیان و متخصصان امر از تحلیل و تشخیص صحیح مسائل پیچیده و تخصصی اقتصادی و سیاسی عاجز ماندهاند چگونه میتوان تعیین تکلیف در این زمینهها را از مردمی مطالبه کرد که بدلایل منطقی و طبیعی اطلاعات لازم و کامل را در این باره در اختیار ندارند.
البته مردم و جوانان ایران که در مکتب امام عظیمالشأن و رهبر حکیم انقلاب تربیت یافتهاند درباره کلیت نظام و انقلاب و شناخت دشمنان نشان دادهاند از بصیرت، تحلیل و تشخیص و عمل به هنگام برخوردار هستند. اگر اینگونه نبود سران جریان اصلاحات که امروز مدعی رفراندوم هستند در جریان انتخابات سال۸۸ با فتنهای که به پا کردند، کار را بر ایران و کشور تمام کرده بودند! اما هوشمندی و تحلیل و تشخیص مردم سد راه نقشههای شوم آنان شد. جالب اینجاست که مدعیان امروز رفراندوم انتخابات سال ۸۸ و رای مردم که خود یک همه پرسی گویا و روشن بود را تخطئه کردند و با قانونشکنی اردوکشی خیابانی به راه انداختند. جالبتر اما آنکه همین جماعت در سال ۸۴ نتیجه انتخاباتی که خودشان برگزار کردند را نیز نپذیرفتند و نوشتند که شکایت را نزد خدا میبریم! پس لطفا صداقت و بیان واقعبینانه رهبر معظم انقلاب را با فرافکنی و جابجا کردن بحث، تفسیر و تحلیل غلط نکنید.
نظر شما